نقشه1

الف- کتاب های غفور شیخی

1- بوکان یتیم (جامعه شناسی مردم مدار انتقادی) خلاصه و جزئیات کتاب.کلیک فرمایید

2- کردنشینان ایران (جامعه شناسی مردم مدار انتقادی) خلاصه و جزئیات کتاب.کلیک فرمایید

3- جامعه سایزمیک ایران (جامعه شناسی مردم مدار انتقادی) خلاصه و جزئیات کتاب.کلیک فرمایید

4- جامعه شناسی مردم مدار انتقادی (مجموعه مقالات علمی و کاربردی)خلاصه و جزئیات. کلیک

ب- مقالات،روشهای تحقیق،نظریات،کمک پایان نامه ها،پروپوزال

۱ - نظــریــه های جامعــه شناسـی

1-نظریه ها/ اسپینوزا و هردر /اصطلاحات اصلی جامعه شناسی/ امیل دورکیم / انگیزه پیشرفت و ساختار اجتماعی / پارادایم / پوپر، آرمانشهر و خشونت/ تورستن وبلن / دریدا 1/سبك زندگي بورديو/ شبکه های اجتماعی و خانواده / طبقه در اندیشه های مارکس،پولانزاس،وبر /طنز و چارچوب نظری آن/ فقر روستایی/ قومیت 1 /قومیت 2 / کاپیتالیسم و سوسیالیسم / گروه ها و جنون اجتماعی1 /گروه ها و جنون اجتماعی2 /مدرن و پست مدرن 1 (تعاریف...)/ مدرن و پست مدرن 2 (هستی شناسی...) / مدرن و پست مدرن 3 (دیدگاه ها)/یورگن هابرماس (بررسی کلی اندیشه ها) / نظريه هاي جامعه شناسي ورزش /

۲- مسـایـل پژوهشگــری و روش تحقـیـق(بر اساس حروف الفبا )

اول ) معرفی روش های کمی و کیفی تحقیق

آزمایش و شبه آزمایش / آزمایش (مراحل آن ،انگلیسی) /آزمون های آماری/ تاکسونومی / تاریــخی 1 / تاریــخی 2/ تاریخی3 / تحلیل گفتــمان 1 / تحلیل گفتمــان 2 / تحلیل محتــوا 1 / تحلیل محتــوا 2 / پیـمـایش 1 /پیـمـایش 2 / عملی مشارکتی / فرا تحلیــل 1 / فراتحلیل 2 / فراتحلیل 3 /فراتحلیل4(پیوست)/ گراوندد تئوری/ مردم نگاری / مطالعه موردی 1 / مطالعه موردی 2 / مطالعه موردی 3/ مونوگرافی یا تک نگاری / مراحل ، نکات و منابع آزمون دکترای جامعه شناسی /

دوم ) مسایل مربوط به روش های تحقیق

انواع استدلال/ پژوهش: گوهر نهفته بیانات94 رهبری /پرسشنامه/ نحوه تهیه و تنظیم پرسشنامه+ نمونه / روش تحقیق کمی و کیفی/QUALITATIVE AND QUANTITATIVE/روش کیفی از نظر دکتر فکوهی / چرایی و چگونگی تحقیق / چهار استراتژی تحقیق / شناخت و روش تحقیق علمی / طرح تحقیق(پروپوزال)/ طرح تحقیق(راهنمایی)/ طرح تحقیق(به زبان انگلیسی) /کمی یا کیفی؟/

۳- پـایـان نـامه ها و پروژه هــای کارشناسی ارشـد

لیست اول از عناوین و مشخصات /حجاب گریزی/شخصیت پردازی در مثنوی مولوی1/شخصیت پردازی در مثنوی2/ مصرف رسانه ای و الگوگزینی1/مصرف رسانه ای و الگوگزینی2 /

۴ - پـایـان نـامه ها و پروژه هـای کارشـناســی

لیست اول از عناوین و مشخصات /شهوت رانی/فرسودگی شغلی و توانمندسازی روانشناختی/

۵ - مقــاله ها و تحـقیــقات (فارسی کردی ...)

آلودگی هوای بوکان / ابزارهای تبلیغی روابط عمومی / اجزا و مراحل نگارش مقاله ی علمی / اضطراب کنکور / اعتياد اينترنتي1/اعتياد اينترنتي2 / اعتیاد کارگری / اقتصاد مقاومتی/ اقتصادمقاومتی و اقوام/ اقتصادمقاومتی ویژه خوارها / الگوی مصرف /اميددرماني و استرس/ بازنمایی نسلی فرهنگی کورد و آذری / بحران هویت 1 / بحران هویت 2 /تبعیض اجتماعی و شکاف نسل/تبلیغات اینترنتی/ تحلیل جهان اسلام(وحدت علمای شیعه و سنی) /ترافیک بوکان/ توانمندسازی زنان /توسعه 1/ توسعه 2/توسعه 3/توسعه 4/ توسعه 5/ توسعه 6/توسعه 7/توسعه 8/توسعه 9/ توسعه 10/ توسعه11/ توسعه12/ توسعه13/توسعه14/ توسعه اقتصادی-اجتماعی(1)/ توسعه اقتصادی-اجتماعی(2)/ به ران تی به ردان(آمیزش قوچ و گوسفندان) /جدايي نادر از سيمين/جشن سوری و چهارشنبه آخر سال/ جنگ لینک ها / حجاب / جوامع انیمیشنی! / جوانان و پیامبر اسلام1و2و3 / حجاب گریزی/ خودفرهنگ گریزی نسل جدید / درگیری خیابانی(روزنامه جام جم) / دست فروشان(جام جم) / دیدبان اجتماعی/رفاه/ ریسک اجتماعی و کارآفرینی / رهاشدگی بوکان/ زن و معلم، معمارهای جامعه/سبک زندگی در جهان معاصر/ سبک زندگی جامعه کردستان / سرمایه اجتماعی 0 / سرمایه اجتماعی / سرمایه اجتماعی و ابعاد آن / سرمایه اجتماعی و جرم 1و2 / سرمایه فرهنگی-هنری و اجتماعی/ سیاست رسانه و مخاطب شناسی / سیرتحولات جوامع/ شبکه های اجتماعی و ضداجتماعی / شخصیت پردازی / شهرداری بوکان 1/شهرداری و اقتصاد شهری/شهرنشینی / / طلا و لاکچری ها(جام جم) / عناوین مقالات شهری/ فرزندپروری/ فرق نوپدید و ادیان نوظهور/ قانون گریزی / کودکان کار خیابانی / کیفی سازی پایگاه امداد و نجات جاده ای / گرایش های قومی ایران(آ.غ) 1/ گرایش های قومی ایران(آ.غ) 2 /گرایش های قومی ایران(آ.غ) 3 /لوتی گری/ مال حرام و تبعات آن / مدیریت مواد زاید بوکان/مدیریت مواد زائد جامد بوکان/ مزد/ مسافرکشان و ساماندهی / مشارکت شهروندان در امور شهری / معیشت و امنیت در مناطق کوردنشین / فرهنگ معلولیت1/ نئوکاپیتالیسم(سرمایه داری نو) /نقد کتاب خودکشی دورکیم/ نقش تعاونی ها در توسعه ایران / جستجوی پیشرفته ی مقاله/ هندوئیسم 1/ هندوئیسم 2/ هندوئیسم 3/ هندوئیسم 4/ هندوئیسم 5/هویت جنسیتی /

۶ -خلاصـــه هـا

انسان برای خویشتن /آدم های موفق/ زمینه جامعه شناسی/دیالکتیک علی شریعتی / قاره سیاه (کاپوشچینسکی) /عصر اطلاعات 1 / عصر اطلاعات 2 و 3 / عصراطلاعات 4و5 / عصراطلاعات6و7 / عصر اطلاعات ج2 بخش1و2 / عصراطلاعات ج2 بخش3 و4 /عصر اطلاعات ج 2 بخش5و6 / عصراطلاعات ج2 بخش پایانی/ عصر اطلاعات کاستلز جلد3 / کتاب فهم علم اجتماعی راجر تریگ / گریز از آزادی فروم/ هشت انسان موفق (1= تونی رابینز) / هشت انسان موفق(ش2= دكتر ستفن كوي) / هشت انسان موفق ش3 بریان تریسی/

۷ -تصــویــرها

بوکان،شیخی، اینستاگرام / جامعه شناسان/زنگ تفریح تصویری/سقف یک بیمارستان// ... /

8- فیلم ها (شبکه های مختلف صدا و سیما، مصاحبه ها، همایش ها، بازدیدها و...)کلیک کنید.

9 - اخـبــار ، نکــات و سایر...

/ 20سال پیش/انسانیت زن/آدرس ساده تر این وبلاگ / آغاز کلاس های ارشد/آمار این وبلاگ نیمه دوم 90/ با کارت نماینده ها بازی نکنید / پدر و مادر/تحلیل انتخابات 1 /تقلب/ثبت نام 6مین دوره دکترای جامعه شناسی پیام نور /جامعه شناسی جنسیت/جملات زيبا/چندداستان جالب/چندرمز ساده موفقیت/خطای ذهن و چشم /داستان كوتاه و جالب/ دانشجوی دکتری ایرانی و خارجی/دکتر محمد حریری اکبری /زندان و خودکار قرمز /زنگ تفریح1/زنگ تفریح2/شک و شبه ها / فاحشه/ فقر/فوت پدربزرگ/ قطع همکاری علمی /کارگروهی- مصاحبه روزنامه جام جم/کتابت را جا بگذار/ گودیوا /مانع پیشرفت شما/ مشاوره های آماری وتحقیقاتی آقای صدقی / نظرسنجی دلایل عقب افتادگی ایران /نبض روستا روزنامه جام جم/ /نکته ظریف/ فراخوانSearches /قدر لحظات-ویولون جاشوا بل/مکاتب بشری از زبان مادربزرگ/منطق زنان و مردان /نصایح لقمان حکیم/ نکات کلیدی /نتایج آمار مقدماتی پیام نور / نتایج اولیه دکترای جامعه 88-89 /ويژگي هاي مردم شناختي ايرانيها /هدفمندی و منصور/

10 - دل نوشــتــه های محــرمان

آرامش و مه/آزادی و مسئولیت انسان کنشگر/انتخابات شورای شهر بوکان/انتخابات در مناطق کردنشین/اهمیت پژوهش/ بار گراني بر مردم/ تبریک سال نو1391 /توسعه اجتماعی کردستان/ تیم سردار / خدمت تا خیانت، حرفه ای گری تا عوام فریبی/ جورابین یا علم؟/دنیای شیشه ای و محدود دل و ذهن/زندگی(فروغ) /سخنراني 1/ سه ره خوشی و انتخابات / شایعه/ آدم هابه خودشان چه می گویند؟ / بریدا / جامعه شناسی عشق و عواطف/دکتری نزولی/دروغ/ مصاحبه کمپین نخریدن خودروصفر94 / مصاحبه خودکشی در ایران، جهان و کردستان / مصاحبه توافق هسته ای / مطهری و عثمانی / نامه سرگشاده 1/

11 - آموزش و یادگیری Spss

درس اول(آشنایی ، نصب و اجرا) /درس دوم(بازکردن و ذخیره فایل) /درس سوم(آشنایی با محیط و ابزار...) /درس چهار(مفاهیم اصلی) / درس پنج (نامگذاری متغیرها) /درس شش(معرفی ده ستون Variable View) /درس هفت (وارد کردن داده وویرایش) /

12- درباره بوکــــان (کلیک)
13- همایش ها (منطقه ای، ملی و بین المللی)

همایش ملی پیشگیری از آسیب های اجتماعی نوپدید، تهران، 1391، سازمان بهزیستی کشور/

اولین همایش منطقه ای غرب کشور معماری و شهرسازی، مرکز آموزش عالی علمی کاربردی سقز،

ششمين كنفرانس ملي روز جهاني محيط زيست، دانشگاه تهران،

همايش ملي جوانان و هويت ايراني، جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران ،

همایش ملی پایگاه های امداد و نجات ، چالش ها و راهکارها، ارومیه ،

دومین همایش علمای اهل تشیع و تسنن ، مهاباد ،

دومین همایش سراسری تجلیل از داوطلبان نمونه جمعیت هلال احمر ،

كلمات كليدي: علوم اجتماعي، جامعه شناسي، پژوهشگري، پژوهش علوم اجتماعي، دكتري جامعه شناسي، كارشناسي ارشد جامعه شناسي، ارشد پژوهشگري، مقالات جامعه شناسي، مقالات علوم اجتماعي، منابع كارشناسي ارشد جامعه شناسي، منابع دكتري جامعه شناسي، Spss، كتاب هاي جامعه شناسي، اخبار و نكات جامعه شناسي، پايان نامه كارشناسي، پايان نامه ارشد، موضوع تحقيق، عنوان پايان نامه، كار تحقيقي، نظريه هاي جامعه شناسي، كاربرد نظريه و روش تحقيق، روش تحقيق كمي، كيفي، تلفيقي، غفور شيخي، بوكان، شهرستان بوكان،

جزئیات بیشتر و اطلاعات کامل تر، هر روز در حال بارگذاری هستند...

پایان نامه ارشد و دکتری؟پروپوزال؟مقاله؟آزمون های آماری؟=مشاوره و راهنمایی توسط موسسه

عضويت و تبادل لینک

قابل توجه كاربران گرامي

(دوستان عزيز، اساتيد و دانشجويان ارجمند)

دعوت مي كنيم كه اكنون، عضـــو اين وب شويد.

و از مزاياي رايگان آن بهره مند گرديد.

توجه۱:فرم عضويت،دقیقاً زیرستون پیوندها= بالاتراز PageRank قراردارد

راهنمایی= مستطیل اول: نام و نام خانوادگی مستطیل دوم: آدرس ایمیلتان

توجه:گذاشتن لینک این وبلاگ در پیوندهای سایت و وبلاگتان،سبب ارتقا می شودومتشکریم

فایل کامل word و بعضا Pdf مقالات و مطالب در ادامه هر مبحث جهت دانلود موجود می باشد

پیج و صفحه رسمی اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ghafursheikhy/

کانال تلگرام:
https://t.me/ghafursheikhy1

کرختی اجتماعی؛ مصب سرمایه داری

کرختی اجتماعی؛ مصب سرمایه داری

مصب یا دهانه رود به محل تلاقی و ورود رودخانه به دریا یا دریاچه و آب های آزاد اطلاق می شود. جامعه ایران به مرحله و نقطه مصب سرمایه داری رسیده و چنین به نظر می رسد که شتاب فزاینده ای در پیوستن به این جریان گرفته است. به صورت خلاصه می توان فاکتورها و شاخص های این نقاهت را چنین برشمرد:

1-تضاد طبقاتی: از منظر جامعه شناختی دورکیمی، می توان مدعی بود که وجود انواع معضلات در جامعه ی انسانی امری طبیعی به نظر می رسد اما هنگامی می توان از آن با عنوان آسیب و یا در مراحلی، بحران نام نهاد که از حد طبیعی و نرمال بگذرد. از این رو، وجود تفاوت اقشار و اختلاف طبقات در جامعه، امری طبیعی می نماید مگر آنکه زمانی اینقدر افزایش و گسترش یابد که منجر به تفرقه و تضاد گردد و بروز خط مشخص مرزی طبقات گردد. اکنون نه تنها برای یک جامعه شناس بلکه برای اغلب مردم، بصورت آماری و ملموس، مبرهن است که شکاف بین طبقات به حد آسیب رسیده است. یکی از بارزترین نشانه های جامعه سرمایه داری، مرزبندی اقتصادی، اجتماعی، منزلتی و سبک زندگی بین طبقات جامعه است. چرا که تاکید نظام سرمایه داری بر انباشت سرمایه و مشروعیت بخشیدن به هدف و به نوعی پایبند به قانون بقای اصلح است. یکی از عوارض جامعه طبقاتی که در آستانه پیوستن به سرمایه داری است همان ازدیاد حسرت و افسوس در بستر جامعه می باشد.

2- عینیت بخشی: عینیت به فرایند شناختی اطلاق می گردد که بواسطه حواس مختلف انسان از جهان پیرامون خود، قابل آزمودن، تجربه مجدد و پیش بینی پذیری نسبی هستند و شاید بتوان گفت که بنوعی همان اولویت بخشیدن و غلبه ی عقل و منطق و تجربه بر حس و قلب و فلسفه است. نسل نو، به نسبت نسل های پیشین، اهتمام بیشتری به شک و شبهه انگیزی در مسائل غیرمادی، سنت های دیرین و هنجارشکنی روحانی دارند. چه بسا ممکن و محتمل است که این ویژگی عینی گرایی، ملاکی از سایر مکاتب بشری نیز باشد اما در دست به دست هم دادن با چند ویژگی دیگر، شک قوی بر گرایش جامعه به سوی نظام سرمایه داری را به نمایش می گذارد. یکی از عوارض جامعه عینیت گرا که در آستانه پیوستن به سرمایه داری است همان دین گریزی، کاهش اتوریته معنویت و ماوراءناباوری در بستر جامعه می باشد.

3-فردگرایی: سازوکارهای نظام سرمایه داری به صورت الزام آور و توجیه پذیر، فرد را درگیر قفس آهنین محاط خود می کند. فرد، بر محورِ خواست ها، در مرکزیت این دایره دوار هستی قرار می گیرد و تبدیل به معیار و سنگ محک سره و ناسره می شود. به همین دلیل، مشغله برای نیل به اهداف بلندبالا، زمانبندی ثانیه ای برای سرعت بخشیدن در رسیدن به همه چیز، جلو زدن و سبقت گرفتن از دیگران، کاهش صله ارحام، تبدیل به رفیق های ساکت دوران تنهایی فرد در این دنیای پر از غوغا، فرصت، لذت، خاطره و آرامش می شوند. ولع سیری ناپذیر فرد در کسب قدرت و ثروت و منزلتی که هر روز دورتر می نماید از شاخص های ملموس جامعه ی تلوتلوخوران کنونی برای پیوستن به جهانی شدن است. یکی از عوارض فردگرایی که در آستانه پیوستن به سرمایه داری است همان خودخواهی و خودحق به جانبی است که در بستر جامعه، موج می زند.

ویژگی های ریز و درشت بسیار دیگری در این مبحث وجود دارد که شاید مجال بیشتر پرداختن نباشد. لذا مروری بر برخی راهکارها و پیشنهادها، ضرورت به نظر می رسد.

زیبا گفته شده است که آزموده را آزمودن خطاست. یکی از فواید بررسی تاریخ نیز تحلیل خط سیر جوامع برای دست یازیدن بر فراز موفق و فرود ناموفق و طبیعتاً خود را کنار زدن از خطاها و بلایای جوامع دیگر است. می توان برای محاسن و معایب قرار گرفتن جامعه کنونی در مصب سرمایه داری، جدول متناظر ترسیم کرد و به وزن دهی شاخص ها پرداخت اما به لحاظ اتخاذ رویکرد پیش گیرانه، می توان اشاره نمود که دالان های عمارت نظام سرمایه داری مملو از پرونده های مشکل دار حقوقی و خانوادگی، دوسیه های خودکشی و آسیب های اجتماعی و جنگ برای توسعه طلبی ارضی و مالیِ واقعی و مجازی است. برای اینکه این جامعه بتواند به سرمنزل های بهتری برسد لزومی بر تجربه تلخ همان تجربیات جوامع توسعه یافته دیده نمی شود. لذا، مناسب ترین روش، بومی سازی ترکیبی است. به این معنا که سعی شود شیر خود را با مایه کشورهای پیشرفته به ماست دلپذیر تبدیل کرد.

به عبارت دیگر، چه ذوب و ادغام شدن در نظام انباشت و چه رد و انکار تام آن می تواند بالسویه برای جوامع در حال پیشرفت، مهلک باشد. همین نقشه ی راه، می تواند در مقیاس خانواده نیز کاربرد عملیاتی داشته باشد. پرورش و آموزش فرزندان با رگ و ریشه های پاک و سالم جامعه خود و هرس و کوددهی به سبک جوامع پیشرفته می تواند ثمردهی بهتری برای آینده رقم بزند. مصب، برای رود آخرین مسیر و برای پیوستن به جامعه جهانی، اولین قدم است. برای این مهم هم باید بدانیم که در کجای خط سیر جهان واقع شده ایم.

منبع: ماهنامه موکریان امروز، خرداد 1402

هشدار چند کوهانه شدن کرونا در ایران

صفحه اول جام جم، هشدار چند کوهانه شدن کرونا در ایران

بحران تصمیمات زودهنگام کرونایی

اتخاذ تصمیمات متناقض در مدیریت بحران‌های اجتماعی یکی از اشتباهات حوزه مدیریت کلان است که از آن به عنوان چندگانگی مدیریتی یاد می‌شود. اشکالی که اکنون در زمینه تصمیم‌گیری برای بازگشایی زودهنگام اصناف گوناگون در شرایط همه‌گیری ویروس کرونا در سطوح بالای مدیریتی کشور مشاهده می‌شود. با این که برخی مسوولان ستاد ملی مدیریت بیماری از حضور مردم در سطح جامعه گلایه می‌کنند اما رئیس‌جمهور برنامه بازگشایی مشاغل در هفته‌های آینده را اعلام می‌کند.

دود این چندپارگی مدیریتی به چشم مردمی می‌رود که بسیاری از آنها به دلایل گوناگون روانی و اقتصادی به دنبال عادی شدن زودتر روال کسب‌وکارشان هستند. کرونا هنوز در جامعه ما حتی با شدتی بیشتر از گذشته قربانی می‌گیرد و دولت باید با تخصیص بسته‌های حمایتی بیشتر، اوضاع معیشتی مردم و فضای روانی جامعه را به نحوی مدیریت کند که بخش عمده مردم همچنان قرنطینه داوطلبانه خانگی را مثل ایام نوروز جدی بگیرند.

دولت از زمان شیوع این ویروس تا امروز نتوانسته است راهکاری اساسی برای حل این بحران ارائه کند و تلاش کرده با ارائه راهکارهای جسته گریخته به مدیریت جزیره‌ای این مساله بپردازد. نکته اینجاست که دولت می‌خواهد با پرداخت حداقل هزینه‌ها، موضوع کرونا را مدیریت کند در صورتی که تنها راه‌حل این بحران، تدوین و اجرای برنامه‌ای قاطع برای قطع زنجیره انتقال این ویروس است.

در مجموع، می‌توان اعلام زودهنگام بازگشایی برخی مشاغل در هفته‌های آینده را تصمیمی اشتباه ارزیابی کرد و دولت به جای آن باید همچنان برنامه‌های قاطعی را برای ترغیب یا حتی اجبار مردم به ماندن در خانه اجرا می‌کرد. بازگشایی عجولانه مشاغل نوعی سزارین اقتصادی است که دولت می‌خواهد برای جبران مشکلات مالی خود انجام دهد. فرزند متولدشده از این سزارین بدون شک ناقص خواهد بود زیرا تا زمانی که هنوز سیر شیوع در کشور نزولی نشده است هرگونه تصمیم برای عادی کردن کسب‌وکارها نه فقط منجر به بهبود شرایط کلان اقتصادی نخواهد شد بلکه می‌تواند سبب راه افتادن موج جدیدی از شیوع در سطح کشور و بالا رفتن هزینه‌های اجتماعی و بهداشتی ناشی از این مساله شود. منبع

http://jamejamdaily.ir/?nid=5628&type=0

 

عصر سناریوها The Age of Scenarios

عصر سناریوها (The Age of Scenarios)


لطفاً این مطلب را بمثابه یک کَشتی تصور کنید.

 

 

نقشه حرکت (درامد)

 

هر شرکت، ملّت، دولت یا تیمی بتواند سنجیده ترین سناریوها را به اجرا گذارد بر ذهنیت، رفتار و سبک زندگی جمعیت هدفش حکومت خواهد کرد. برخی سناریست ها عبارت اند از پیامبران، دلالان، شعبده بازان، سیاستمداران، مخ های پشت پرده و غیره. برخی سناریوها نیز مانند تخریب برج های تجارت آمریکا، چشمه صلح ترکیه، حمله نادرشاه افشار به هند و غیره. هر سیاست، برنامه ریزی، فریب، بازی، ستراتژی و کاربست ابزاری لزوماً سناریو نیست اما هر سناریویی، یکی یا مجموعه ی این موارد و حتی چیزهای دیگر است. بعنوان نمونه، اخبار و تبلیغات از جمله تکنیک های ردگم کنی مردم توسط سناریست ها هستند و از این رو شنیدن و پیگیری اخبار چندان مهم نیست بلکه درک سناریوها روح دانش تحلیل است. مردمان ساده و خوش باور، جامعه کم آگاه و غیرمنتقد، تحریک احساسات و ترس بسترهای حاصلخیز سناریوها هستند مانند منطقه جنوب غربی آسیا.

 

عرشه (بیان مسئله)

امروزه (دهه سوم هزاره سوم) سناریونویسی و اجرای آن تبدیل به یک علم بین رشته ای شده است. سناریو همان تدوینِ طرحِ برنامه‌ریزی‌شده جهت نیل به اهداف مشخص یا پیش‌نیاز نقشه ای کلان‌تر است. بسیاری از مردم، قادر به درک سناریوها نیستند و لذا توان کافی در درک موضوعات و ربط اجزاء و اثبات شواهد ندارند. می توان بر اساس مفهوم سناریو، تعریف جدیدی از بسیاری از علوم و فنون دیگر ارائه نمود. مثلاً سیاست نظری، تبلیغات، بازاریابی و حتی دیده بانی و مانیتورینگ اجتماعی عبارت اند از دانش تدوین و طراحی سناریوها و مدیریت اجرای بهینه در راستای نیل به هدف. بعنوان مثال می توان به برخی سناریوهای شناخته شده اشاره نمود: تخریب برج های تجارت جهانی در آمریکا، کشته شدن کاروان بازرگانان چنگیزخان در شمال شرق ایران، منافع در افغانستان و عراق و ظهور طالبان و داعش. داستان های پواروی آگاتا کریستی یا شرلوک هولمز و کاراگاه علوی نمونه ای از سناریونویسی جنایی به حساب می آیند که در پایان، ارتباط ها و پیوندهای پنهان و چرایی ها و دلایل و تکه های پازل کنار هم قرار می گیرند و تصویر چند بعدی از ....

 

ادامه نوشته

.

.

نگاه جامعه‌شناسان به تأثیر جامعه در بروز بیماری‌های روانی چگونه است؟

نگاه جامعه‌شناسان به تأثیر جامعه در بروز بیماری‌های روانی چگونه است؟ مقصر بودن یا نبودن

مولانا در دفتر نخست مثنوی می‌گوید:«تن ز جان و جان ز تن مستور نیست.» اما ما چقدر به روانمان در کنار تن، بها داده‌ایم؟ به گزارش وزارت بهداشت در آمار سال97 این وزارتخانه آمده، نزدیک به یک‌چهارم جمعیت ایران نیازمند مداخلات روانپزشکی و 5.12درصد این افراد افسرده‌اند. در این آمار اعلام شده که بیش از 50درصد مراجعه‌کنندگان به پزشکان عمومی، مبتلا به انواعی از اختلالات روانی‌اند. همین آمار نشان از شیوع 25درصدی اختلالات روحی و روانی در کشور داده که نگرانی‌هایی درباره وضعیت سلامت روان ایرانیان ایجاد کرده است. از نظر جامعه‌شناسی مشکلات اقتصادی و فقر، تبعیض‌های اجتماعی، اقتصادی و معیشتی، نبود امنیت اجتماعی، عدم‌آموزش و یادگیری مهارت‌های ارتباطات فردی و اجتماعی و... می‌تواند باعث بروز بیماری‌های روانی شود. اما چطور می‌توان از وضعیت روان آگاه بود و نظر جامعه‌شناسان در این‌باره چیست؟ غفور شیخی- جامعه‌شناس و استاد دانشگاه- در این‌باره با ما صحبت کرده است.

 

رها شدگی و اضطراب همگانی

روانشناسان معتقدند گرانی مسئله مهم این روزهاست و روی سلامت افراد اثر می‌گذارد. به اعتقاد آنها زمانی که اجتماع و محیط اطراف دچار مشکل می‌شود،بالطبع  ابعاد روانشناختی هم تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند، بنابراین کسی که استرس دارد بیشتر مریض می‌شود؛ یعنی عامل اجتماعی بر بعد زیست‌شناختی فرد اثر دارد. پزشکی اما به اندازه‌ای پیشرفت کرده که می‌توان جلوی بسیاری از اختلالات را گرفت. روانشناسی قادر است به انسان‌ها بیاموزد چگونه با استرس درونی برخورد کنند، ولی جامعه همراه با این پیشرفت رشد نکرده در نتیجه اتفاقی که افتاده شیوع اختلالات روانی بیشتر و مراجعه کمتر شده است زیرا مردم آن‌قدر پول ندارند که بابت مراجعه به روانشناس پرداخت کنند. این است که افراد با روش‌های مختلفی به استرس‌ها جواب می‌دهند. غفور شیخی می‌گوید:«اقتصاد، رفاه، دسترسی عادلانه به خدمات رفاهی؛ همه اینها مهم است اما ما به حال خود رها شده‌ایم. خانواده، جامعه و آموزش در ایران، روش پیشگیری، کنترل، هدایت و درمان بیماری روانی و انواع عوارض آن را ندارد». شیخی می‌گوید: «آموزش‌های ما در جامعه شامل انواع آموزه‌های ساده، سنتی و تکراری است. درصد پایینی از آموزش‌های آموزش‌و پرورش، دانشگاه و خانواده در ایران توانایی به روز شدن دارد. شاهد مثال این گفته‌ها نیز انبوه پرونده‌هایی است که روی میز روانشناسان وجود دارد. از سویی معیشت خانواده به اندازه‌ای افراد را زیر فشارهای روانی قرار داده است که نه‌تنها فرد دیگر قادر به رفع مشکلات روانی خود نخواهد بود، بلکه خود تبدیل به‌علت به‌وجود آورنده و تشدید‌کننده چنین بیماری‌های روانی‌ای شده است. متأسفانه آموزش در ایران درگیر ارزش‌های سنتی از پیش تعیین شده است. سیستم آموزشی ما که قدیمی شده قادر به رفع نیازهای جامعه امروز نیست. در اصل این آموزه‌ها بر نصیحت‌های از پیش تعیین شده‌ای استوار است و تأکید را بر فهم و شناخت گذاشته‌ و چندان با مباحث کاربردی کاری ندارد».

 

مقایسه و الگوبرداری از مدل‌های فرهنگی دیگر

مهم‌ترین رویکرد در جامعه‌ای که فرد در معرض بارش آسیب‌های روانی قرارگرفته، مطالعه است. شیخی به این اشاره می‌کند که با افزایش ساعت مطالعه، سطح آگاهی اجتماعی و شناخت فرد از خود و جامعه‌اش نیز افزایش پیدا می‌کند. او همچنین به قانون حمایت و محافظت از کانون خانوادگی اشاره و تأکید می‌کند: «این حفاظت از خانواده البته به‌معنای نشر بی‌اعتمادی نیست، بلکه نگاه محافظتی مانع از آسیب‌های بیشتر برای خانواده خواهد شد. این نگاه محافظتی می‌تواند در خرید و فروش، رفت‌وآمدهای اجتماعی فرزندان و... انجام شود». از آنجا که التهابات آسیب‌های اجتماعی رابطه مستقیمی با روان فرد و ضربه‌پذیر شدن او دارد، افراد باید از یکدیگر در برابر چنین لطماتی مراقبت کنند. برای این گفته می‌توان وضعیت ترافیکی جامعه را مثال زد که سندی از بی‌سامانی روانی است. مثلا هر یک از ما در موقعیت‌های ترافیکی گیر افتاده و شاهد نمونه‌هایی بوده‌ایم؛ بسیاری از راننده‌هایی که هنوز چراغ راهنما سبز نشده، دست خود را روی بوق فشار می‌دهند یا به یکدیگر بی‌احترامی می‌کنند. اما نباید از نظر دور کرد که بسیاری از افراد جامعه متوجه اختلال‌های روانی که درگیر آن هستند، نیستند. شیخی می‌گوید:«گاهی مردم درگیر اختلالات روانی هستند و اصلا نمی‌دانند چه اتفاقی برایشان افتاده است. در خانواده، محیط کار و...  اما این وضعیت برایشان آشنا نیست و چندان آگاهی از آن ندارند.» او برای شناخت بیشتر و آگاهی از رفتار و شرایط زندگی سفر را پیشنهاد می‌کند؛ «شاید سفر کردن و دیدن فرهنگ، ادیان دیگر جوامع به انسان‌ها کمک کند تا از آسیب‌هایی که دیده‌اند مطلع شوند. این افراد در مقایسه و با الگوبرداری از مدل فرهنگی دیگر جوامع می‌توانند به اصلاح رفتار خود بپردازند. در طبقات اجتماعی پایین‌تر نیز گوش کردن به صحبت کارشناسان، شرکت در کارگاه‌های آموزشی، شرکت در دوره‌های حقوق شهروندی کانون‌ها، ان‌جی‌ا‌وها و سمن‌ها می‌تواند مفید باشد.»

 

واکنش به احساس خطر

اما نباید به این نکته بی‌توجه بود که گاهی عملکرد دولت باعث تشدید اضطراب، ترس از آینده و بی‌اعتمادی اجتماعی می‌شود. شیخی می‌گوید:«جامعه ایران جامعه تلوتلوخوران است. مردم را نمی‌توان مقصر این بی‌اعتمادی اجتماعی دانست چون ترس و اضطراب‌ مردم ناشی از فشارهای اقتصادی و ترس از آینده است. افراد با درآمد حداقلی و مقدار سرمایه‌ای که در اختیار دارند و نیازهای بی‌شمار پیش‌رویشان چندان راهی برای نجات خود از این وضعیت اقتصادی نخواهند داشت. مثلا یک فرد اگر بخواهد با سرمایه اندکی که در اختیار دارد نیازهایش را برطرف کند، باید به این فکر باشد که اصلی‌ترین نیازش را با کمترین هزینه رفع کند. این امر کاملا منطقی، اخلاقی و انسانی است و حق او خواهد بود. در اصل واکنش طبیعی انسان‌ها به وضعیت خطر چنین واکنشی خواهد بود. این وظیفه دولت است که مردم را از چنین نگرانی‌هایی نجات دهد. باید ساختارهایی در جامعه شکل بگیرد تا فرد با امنیت بیشتری در آن زندگی کند».

در کنار همه اصلاحاتی که باید در جامعه ایجاد شود، فرهنگسازی در مرحله بعدی قرار خواهد گرفت. شیخی در این‌باره دوباره دولت را مقصر دانسته و معتقد است: «گرچه نگاه من به مردم و جامعه و رفتارشان بیشتر نگاهی منتقدانه است، اما این را به خوبی می‌دانم که ایرانیان انسان‌های بی‌فرهنگی نیستند و نمی‌توان آنها را مقصر به‌وجود آمدن چنین شرایطی دانست. به‌نظرم دولت در ابتدا باید عملکرد خود را اصلاح کند و پس از آن به فرهنگسازی در جامعه بپردازد تا رفتار افراد در جامعه به رفتارهای شهروند مدارانه بدل شود».

منبع:

-زهرا رستگارمقدم، غفور شیخی (1398) نگاه جامعه‌شناسان به تأثیر جامعه در بروز بیماری‌های روانی چگونه است؟ مقصر بودن یا نبودن، روزنامه سراسری همشهری، شماره 7648، 8 اردیبهشت

http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/53878/%D9%85%D9%82%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86.html

 

از مدیر تعاملی تا نماینده تناقض گو

از مُدیرتعاملی تا نماینده ی تناقض گو و فرماندار ...!

غفور شیخی (جامعه شناس و پژوهشگر)

 

الف-درآمد

اهمیت نظام آموزش و پرورش در همه ی ادیان، ادبیات، کشورها و حتّی اذهان اشخاص و افراد، مُحرز و مُبرز است. از این رو نوعِ مدیریت آن شایسته و بایسته است که دارای ویژگی های غالبیِ تعاملی، با درایت و حکمت، خلّاقیت مدار، فراجناحی و البته از موضع قدرتِ مشاوره ای و مشارکتی باشد تا این مجموعه بتواند نسلی متناسب و متوازن با اهداف و اغراض دینی و ملّی پرورش و آموزش دهد و بمثابه شهروند و خردمند، همزیستیِ مسالمت آمیز داشته باشند.

از این رو قاری برجسته ی کشوری در این مراسمِ تکریم و معارفه، آیه ی « هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ» را قرائت کرد که جایگاه و پایگاهِ آگاه و ناآگاه، متفاوت و متمایز است و این تنها خردمندان اند كه پندپذيرند.

 

ب-مدیر تعاملی

مدیر مودَع، استراتژی با تدبیر و کمافی السابق، تشکرآمیز و توأم با سعه ی صدری آموختنی از خود نشان داد و در بینابین لرزشِ احساسیِ صدای انسان دوستانه اش، عملکرد اجمالی دوران مدیریتش را با تمام فراز و فرودها بیان نمود. مجموعه اش را از حاشیه ها دور نگه داشت. اهل تعامل و مدارا و احتراز از واکنش سریع بود. تکریم ارباب رجوعش خاطره انگیز و خودرأی اواخری و چسبیدن به صندلی را نقاط ضعف می دانند امّا هوشیاری امام جمعه در مداحتِ پاکی و حمایتِ کاری و تلطیفِ ضمنیِ جلسه و پیشگیری از تنش و حاشیه مشهود بود.

بجستند از آن انجمن هر دوان...یکی پاک دل مَرد چیره‌زبان

بدان مرد باهوش و با رای و شرم ... بگفتند با لابه بسیار گرم

سخنان درّافشان و حاکی از تجربه ی اندوخته ی سالهای سابق و خاطرات لاحق آینه ی تمام نمای فرهنگیان، جناب شیربیگی بر ثقل و صفای آن افزود که فرهنگی، شهدِ هنگی و تاج سرهنگی و مایه ی برازندگی است و شهزادگانِ والا، تمنّا کرده اند که «به فرهنگیان ده مرا از نخست ... چو آموختم زند و استا درست».

 

پ-فرمانداری ...

در ادامه، شاگرد همین اساتیدِ سرد و گرم کشیده، دانه خورِ همین اداره ی دخالت چشیده، مدیونِ مساعدتِ همین مدیر جهت انتقال به پیام نور، در کسوت فرمانداری بر تارک اسبِ چموشِ سخن نشست. مشخص بود که استراتژی دیپلماتیک مدیر تودیع شده و فضای تلطیف شده و حضور اشخاص شناخته شده، انشای از قبل نوشته و بیخته شده ی وی را بر هم ریخته و سوخته است. از هر دری سخنی پراکنده فرمود. با پرش از مانعِ «ترکیبی یک گام» به تاثیر ساختار بر کردار، از « ترکیبی دو گام» به ضرورت پرورش سالم، از «اُکسر» به عدم کمترین دخالت در آموزش و پرورش، از « پلانک» به کلیدی ترین معضل استان آذربایجان غربی یعنی عدم وجود توسعه ی انسانی و بالاخره از مانع «دیوار» اخلاق پرید و فرمود: « له کردن فردی از سوی فرماندار و نماینده و مسئولین مثل له کردن یک پشه می ماند و چیز عجیب-غریبی نیست.» که قَمچی هم بر گردن و گُرده ی فضای مجازی و فعالان آن نیز کشید. حُضارِ مبهوت همه یک بدیگر نهادند روی ...کیست بی هنر مردِ پرخاشجوی؟ و مداوماً از ارتفاع و مسیر و روی دوش هم و آینده های روشن تر و فرهیختگانِ خاموش و درمان غوغاسالاران و اداره کردن یک نانوایی و غیره گفت و گفت و گفت تا سرانجام به قول قاآنی:

گَه‌رقص و گهی وَجد و‌ گهی خشم و گهی ناز ... الحق نتوان گفت که از عشوه چها کرد!

فرمانداری که نماینده ی دولت است، استاد دانشگاه است، ساکت و معصوم و مظلوم و بی اقتدار و حرف گوش کن و اهل تئوری و مشورت می نماید ظاهراً- باید این فرموده ی مقام معظّم رهبری را پاسخگو باشد که « شما [مسئولان و کارگزاران] چگونه می‌خواهید محبّت و اطمینان مردم را جلب کنید؟...مگر مردم کورند؟...از هوشیارها هم هوشیارترند. اندازه نگهدارید... رعایت کنید.. (۲۳/۵/۱۳۷۰)» و می خواهید با هجمه و حمله بجای تقدیر و تشکّر، جلوی انتقادها و پیشنهادها و مطالبه ها را بگیرید؟ خوب به این توصیه ی بنیانگذار کبیر گوش فرا دهید (با هر دو گوش) که «در جمهوری اسلامی همه باید با انتقادها و طرح اشکالها راه را برای سعادت جامعه باز کنند» [صحیفه نور، ج ۱۴/ ص ۲۴۸]

کدام نماینده و مسئول می تواند ادعا کند که افراد این جامعه را مثل پشه له می کند؟ مگر شما را برای مدیریت و فرمانداری به خدمت گماشته اند یا برای پشه له کُنی؟!

به فرموده ی خاقانی (که امیدوارم بتوانید معنی اش را درک فرمایید!)

مَده به خود رضای آن که بَد کنی بجای آن ... که با تو داشت رایِ آن که نگذرد ز رای تو

این لحن و کلام، در شأن و مقام، برای آن مَکین و مکان، آن هم در این نظام، بسی دور است از ادب و احترام.

کسب استقلال می خواهید بکنید که دیگر نگویند زیردست فلان بن فلان است و اقتدار ندارد و... با پرخاشگری و سوءاستفاده از قدرت محوّله ی امانتی، میّسر و صلاح نیست بلکه بهتر است با خدمتگزاری شایسته، تکریم مردمِ زیرفشار و همیشه در صحنه، برجای گذاشتن آثار ماندگار، احداث باقیات الصالحات، بهره برداری پروژه ها، انتشار رأفت و جایگزینیِ عداوت با اخوّت، جذب سرمایه گذار و... برای خود کسب اعتبار و خیرات نمایید. مِن باب این انتقادات و ارائه ی راهکارها هم تشکری نمی خواهیم چرا که قرآن می فرماید: «فَذَکِّر اِن نَّفَعَتِ الذِّکری» و توصیه ی اکید هم شده که «باید‌ از سخنِ درشت خیرخواهان نرنجیم؛ یکی از راههای سلامت این است.کسی که می‌دانید قصد عناد و دشمنی ندارد، ولو با لحن درشتی هم حرف می‌زند، از او نباید واقعاً برنجید. به سخن نرم و دلنشین چاپلوسان هم دل نسپرید. اگر ما این را رعایت کنیم، به نظر من خیلی به سود ماست» [بیانات رهبری در دیدار اعضای هیأت دولت‌‌، ۱۷/۰۷/۱۳۸۴]

 

ت-نماینده ی تناقُض گو

ادامه ی کار با سخنرانی نماینده ی محترم چنین پیش رفت که همواره وی در تلاشِ تلطیفِ جوّ و فضا بودند. گویا می دانست فرماندار با تدبیرش چه گندی زده است. تناقض گویی در بیانات، بارزترین پالس هایی بود که از آینه ی وجود مبارک وی متصاعد و متباعد می شد. در فیلم موجودِ ستاد تبلیغاتی آقای روحانی گفتند که چندسال است می خواهند مدیر آموزش و پرورش را بردارند، نمی شود که نمی شود و در آغاز این سخن بسی اظهار تالّف پیشین و تکلّف پسین و تاسف حزین کردند که مدیری چنان بوده و چنین است و سرمایه ای سنگین.

چون باد بدو درنگرد، دلش بسوزد ... با کینه ی دیرینه ازو کینه نتوزد

گاهی بکُشد مشعله گاهی بفروزد ... گاهی بدرد پیرهن و گاه بدوزد (منوچهری)

از عدم دخالت در امور آموزش و پرورش گفتند که گویا حضار، فرهنگی نبوده و نیستند و اصلاً نمی دانند که مدیریت ها، معاونت ها، کارشناس مسئول ها، آبدارچی ها و حتی مبصر کلاس ها از گزند سفارش و سمّ روابط و گاز آن پشه ی صدرالاشاره در امان نبوده و نیستند!

این لشکرکشی و چینش مهره ها و فتح مکان های سوق الجیشی از فرمانداری و شورای اسلامی که به شدت در تلاش و قسم خوردن اند تا نگذارند برچسب عثمانیسم بخورند- گرفته تا آموزش و پرورش و روسای ادارات و اخیراً مظلوم نمایی دعوت از منتقدین مودب و گلکاری در فضای مجازی با ائتلاف عمومی و پنجاه کارگروه رنگارنگ، برای تسکینِ ترسی دردناک و عمیق از نتیجه ی انتخاباتِ مجلسِ پیش روی است که تبدیل به دادگاه این مجموعه و این طرز فکر شبه سرمایه داری و سلطه گری نامبارکِ چینه خور می شود.

کینه می‌ورزی و در دائره ی صِدقی... رهزنی میکنی و در رهِ ایمانی

تا کی این خام فریبی، تو نه یأجوجی ... چند بلعیدنِ مردم، تو نه ثُعبانی (پروین)

به فرموده ی آقای درویشی اگر این مدیر، چندان لایق و فایق است و چنان شایسته و بایسته است چرا چندماه مانده به بازنشستگی اش باید برکنار شود؟

اگر این مدیر توسط سفارش جانشینش و مدیرکل، با خواست خود کنار رفته است، مدیر جدید چرا باید این را در حق همکار چندین ساله اش بپذیرد؟ آیا جز این است مدیر جدید باید آن سبد را با خود به آموزش و پرورش بیاورد!

مردی، جلوی چشمان فرزند نوجوانش، پدر پیرش را در سبدی گذاشت و در مکانی دور تنها بجا گذاشت تا از شرّش خلاص شود. حینِ برگشت به خانه، فرزند نوجوان، سبد را از زیر پدربزرگ در آورد و می خواست با خود بیاورد. پدرش جویا شد که برای چه می خواهی؟ فرزند جواب می دهد که روزی من هم برای حمل و عزل تو لازمش خواهم داشت!

نماینده ی محترم از همکاری و هماهنگی و سرمایه های عظیم انسانی و نگرانی هایش از نظام آموزش و پرورش گفتند. اگر حاصل نظام آموزش و پرورش قبلی، این اساتید و بزرگسالان اینچنین اخلاق گرایی باشد جای هیچ نگرانی برای نسل بعدی نیست که دانش آموزِ فرزندِ طلاق و فقر در فلّوجه و قندهار هم بزرگ شود از شما کمتر نخواهد شد. اصل نگرانی، دست و دندان های تیزِ عفونت زده در گوشت و خون این سرزمینِ بی نظارت است. چه خدمتی انجام داده اید که نگران باشید نتیجه ندهد و تباه شود؟ چه عملکردی داشته اید که نگران باشید نسل بعدی پایبند کشور و مام میهن و انقلاب نباشد؟

چه پاسخی به این بیان قاطع و واقع گرایانه ی رهبری دارید که می فرماید:« مردم‌سالاری فقط این نیست که انسان تبلیغات و جنجال کند و بالاخره عده‌ای را به پای صندوق ها بکشاند و رأیی را از مردم بگیرد، بعد هم خداحافظ؛ هیچ کاری به کار مردم نداشته باشد! بعد از آن‌که این نیمه‌ی اول تحقق پیدا کرد، نوبت نیمه‌ی دوم است؛ نوبت پاسخگویی است. مردم حق دارند بعد از گذشت زمان معقولی، از مسؤولان هر یک از بخشها سؤال کنند که نتیجه‌ی کار شما چیست؟ ۱۳۷۹/۰۹/۱۲»

تناقض های بسیار دیگر را به سبب پرهیز از اطاله و ازاله، چنین موجز و معجِز عرض کنم که فرمودند نه سال خدمت ایشان و ما (بهره گیری از حُسن شهرت خدمت مدیر قبل در مقایسه با عمنکرد نه ساله ی خود)، اگر تودیع چنین پرتقدیر باشد ما هم به فکرش باشیم (اگر به فکر تودیع می بودید این لشکرکشی و پازل چینی را نمی کردید)، مدیرکل خودش آقای مام عزیزی را به ما توصیه و معرفی کرد (گویا دلسوزتر و بهتر از دیگران نقشه ی سلطه بر فرهنگیان برای رای آوری را می دانست!) و دهها مورد دیگر.

 

ث- جمع بندی

قَلّ و دَلَّ اینکه مدیریت شهر به شدت مریض و بیمار می نماید. از نهادهای امنیتی و نظارتی و مردمی خواهشمندیم برای حفظ آبروی دولت و نظام، برای ارتقای اعتماد عمومی و تزریق امید و نشاط به جامعه تلاش بیشتری بکنند. کاربران فضای مجازی، منتقدین متعهد، شهروندان محترم، فرهنگیان خویشتن دار و محجوب، برخی مسئولین زحمتکش و آگاه قابل تقدیر و تشکرند و قطعاً توهین و تخزیب و هجمه به هر نوعی از جانب هر کسی و به ویژه مسئولین، قابل پذیرش و اغماض چندباره نیست. این امکانات و فرصت ها در راستای اعتلا و پیشرفت کشور، متعلق به همه ی مردم است.

تعقّل و تدبّر در آیه ی مبارکه ی ذیل بمثابه تبرّک و تمسّک در این ایام میمون و مبروک، توصیه و تحلیه می شود که می فرماید:

وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (سوره منافقون، 4)

چون آنان را ببینی جسم و ظاهرشان [از آراستگی و وقار] تو را به شگفت آورد، و اگر سخن گویند [به علت شیرینی و جذابیّت کلام] به سخنانشان گوش فرا می دهی [اما از پوچی باطن، سبک مغزی و دورویی] گویی چوب های خشکی هستند که به دیواری تکیه دارند [و در حقیقت اجسادی بی روح اند که در هیچ برنامه ای اطمینانی به آنان نیست، از شدت بزدلی] هر فریادی را به زیان خود می پندارند. اینان دشمن واقعی اند؛ از آنان بپرهیز؛ خدا آنان را بکشد؛ چگونه [با دیدن این همه دلایل روشن، از حق به باطل] منحرف می شوند.

 

منبع

-شیخی، غفور (1396) از مدیرتعاملی تا نماینده ی تناقض گو و فرماندار...، نشریه پیام بهاران، سال6، شماره 97، ص4

تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن

تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن

غفور شیخی(جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی)

ستاد کل نیروهای مسلح، بالاترین مرجع نظامی نیروهای مسلح ایران است که وظیفه‌ی سیاست‌گذاری و فرماندهی کلیه‌ی نیروهای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی را بر عهده دارد و مستقیماً زیر نظر رهبری اداره می‌شود. ابتدا با نام ستاد فرماندهی کل قوا تأسیس شد و در 1370 به این نام تغییر یافت. در همان سال، سه نیروی شهربانی(نظمیّه)، ژاندارمری(مرزی و روستایی) و کمیته ترکیب شد و پلیس ایران یا همان ناجا (نیروی انتظامی جمهوری اسلامی) به وجود آمد که وظیفه‌ی اصلی آن «حفظ امنیت داخلی» است و بلحاظ سلسله مراتب، فرماندهی آن (به ترتیب سهرابی، سیف الهی، لطفیان، قالیباف، علی‌آبادی، احمدی‌مقدم و اکنون اشتری) به پیشنهاد وزیر کشور و جانشین فرمانده‌ی کل قوا توسط رهبر تعیین می‌شود.

قابل اشاره است که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح (با وزارتِ مدنی، ریاحی، چمران، فکوری، نامجو، سلیمی، جلالی، ترکان، فروزنده، شمخانی، نجّار، وحیدی، دهقان و اکنون حاتمی) یکی از هجده وزارتخانه‌ی دولت بوده و مسؤول برنامه‌ریزی، هماهنگی، پشتیبانی و توسعه‌ی توان دفاعی نیروهای مسلح می‌باشد. یعنی وظیفه‌ی تجهیز نیروهای دفاعی برای مقابله با تهدیدات احتمالی بر عهده این وزارتخانه ‌است و به‌طور مستقیم در عملیات‌های نظامی شرکت نمی‌کند.

بخش‌های اصلی ناجا که حول 3 بخش اصلی فرماندهی، حفاظت اطلاعات و عقیدتی-سیاسی قرار گرفته‌اند عبارت‌اند از

1- پلیس راهنمایی و رانندگی (راهور با فرماندهی تقی مهری که وظیفه‌ی کنترل ترافیک، نظارت بر آموزشگاه‌ها و صدور گواهینامه و دفترچه کار، رسیدگی به تخلفات و پیشگیری از تصادفات را برعهده دارد)

2-پلیس پیشگیری (با فرماندهی محمدشرفی، فرماندهی کلیه کلانتری‌ها و پاسگاه‌های انتظامی کشور، پلیس فرودگاه‌ها و راه‌آهن و حفاظت صداوسیما، میراث فرهنگی و گردشگری، منابع طبیعی و جنگلبانی، پلیس خدمات قضایی مستقر در سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها، یگان‌های امداد شهرستان، زندان‌ها و تعزیرات حکومتی، حفاظت از محیط زیست)

3-پلیس مرزبانی: (با فرماندهی قاسم رضایی، وظیفه‌ی کنترل مرزهای زمینی 6000 کیلومتر و دریایی 2700 کیلومتر، حفظ و نگهداری میل‌های مرزی و سازماندهی امور مرزنشینان را دارند. فرماندهی مرزبانی ناجا مستقر در پایتخت است. سپس فرماندهی مرزبانی استان که هر استان دارای یک یا چند هنگ مرزی و هر هنگ مرزی دارای چند گروهان مرزی و هر گروهان مرزی دارای چند پاسگاه مرزی و هر پاسگاه مرزی دارای چند برجک مرزی است)

4- پلیس ۱۱۰ یا نیروی واکنش سریع که در زمان فرماندهی قالیباف ایجاد شد.

5-پلیس آگاهی(با فرماندهی محمدرضا مقیمی)

6-پلیس مبارزه با مواد مخدر(با فرماندهی محمدمسعود زاهدیان)

7-پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا، سال 87 در زمان احمدی‌مقدم تاسیس و در امور رایانه، اینترنت، فضای مجازی، برداشت غیرمجاز از حساب‌های بانکی، صیانت حریم شخصی و... فعال شده است)

8-پلیس امنیت عمومی (پاوا که وظیفه کنترل نظم و امنیت را دارد با فرماندهی رضاییان‌فر)

9-پلیس بین‌الملل (عضویت ایران در اینترپل از 1317 و تنها کانال ارتباط رسمی مراجع انتظامی و قضایی داخل کشور با خارج از کشور که از طریق سامانه رایانه‌ای اختصاصی به صورت لحظه‌ای با کشورهای عضو و دبیرخانه کل سازمان بین‌المللی پلیس جنایی ارتباط دارد)

10-پلیس مهاجرت و گذرنامه (صدور و تعویض گذرنامه در کشور و کنترل مهاجرت)

11-پلیس دیپلماتیک (حفاظت از سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های سایر کشورها در ایران)

12-یگان ویژه با فرماندهی حسن کرمی (واحد اسواران، ضداغتشاش، زنان، براق=آموزش چتربازی، پاراگلایدر، سقوط آزاد، موتور سواری، واحد رهایی گروگان، واحد سپکا (سگ‌های پلیس)، واحد دریایی، واحد چک وخنثی سازی بمب و تله‌های انفجاری و غیره) که در وضعیت سفید وارد عمل نمی‌شوند. در وضعیت خاکستری کمک‌کننده به سایر نیروها هستند ولی در وضعیت زرد و قرمز موظف به دخالت و مقابله هستند. نوپو (رهایی گروگان، برخورد و خنثی‌سازی عملیات تروریستی و سرکوب شورش‌های شهری) یکی از زیرمجموعه‌های این یگان ویژه است.

13-یگان امداد: شامل واحد کنترل اجتماعات، واحد گشت انتظامی، واحد عملیات‌های ویژه و غیره است.

14-سازمان عقیدتی سیاسی: ساعس با ریاست بهرامی که دارای ماموریت رشد و گسترش فرهنگ و ارزش‌های اسلامی در ناجا و وزارت دفاع و سازمان‌های وابسته است.

15-سازمان حفاظت اطلاعات: ساحفا با ریاست عبدالله‌زاده وظیفه‌ی حفظ و صیانت نیروی انتظامی در اسرار و اطلاعات، اماکن و تاسیسات، شخصیت‌ها و پرسنل، ارتباطات و... در برابر هر گونه خطرات طبیعی و غیرطبیعی را برعهده دارد.

16-سازمان وظیفه عمومی با ریاست نوروزی که وظیفه تقسیم نیروهای وظیفه و سرباز و اعزام و... بین نیروهای مسلح ایران را بر عهده دارد.

بعد از این معرفی اجمالی و شناخت کلی،قابل یاداوری است که تمام این مجموعه‌ی گسترده و مهم در درون و در ارتباط با جامعه و مردم دارای سه مشکل و نقد قابل ملاحظه است:

اول-مشکل شکلی و ساختار ظاهری: ساختمان‌های پاسگاه‌ها و کلانتری‌ها، دفاتر انتظامی، معابر ورود و خروج شهری و ... عموماً قدیمی، رنگ و رو رفته، پر از دست‌انداز، در و پنجره‌های زوار در رفته و کوچک، بدون شاداب‌سازی و نور و تهویه‌ی کافی‌اند که از دید مراجعین مکانی ناخوشایند و فرسوده و بی‌کلاس را تداعی می‌کند که جای بسی تعجب و تاسف است که اماکنی با این تقدس و اهمیت و وظایفی خطیر و مراجعین شبانه‌روزیِ مردم، چرا باید از استانداردهای پلیس جهانی بسیار فاصله داشته باشند؟ این به معنای اشرافی‌گری در ساختار و شمایل اماکن و دفاتر انتظامی نیست بلکه بهتر است با دیدی وسیع و ظرفیتی بالا سعی شود زیباترین، مستحکم‌ترین و شایسته‌ترین و روزامدترین اماکن که بیانگر عزّت و احترام کارکنان و مراجعان و شرف مملکت است تهیه و مورد استفاده قرار گیرند. اگر قرار بر ترفندهای روانی ناخوشایندی مکان و تاثیر آن بر خلافکار باشد این امر در زندان‌ها قابل اجراست که امروزه این نگرش نیز منسوخ شده و زندان‌های کشورهای پیشرفته، حتی با بسیاری از هتل‌های جهان سوم قابل مقایسه نیست.

دوم- مشکل برقراری ارتباط اجتماعی مبتنی بر حُسن نیت و آرامش: این مبرهن است که هر محیطی، مجموعه‌ای از رفتارها و کردارها و حتی گفتارهای مخصوص به خود را دارد مانند آنکه حتی محیط نظامی با انتظامی هم متفاوت است. غالباً کسانی که در انتظامی مشغول به خدمت و فعالیت هستند و کسانی که به آنجا مراجعه می‌کنند در فضای سنگین روابط اجتماعی مبتنی بر بدبینی و نظامی‌گری و رسمیت غیرلازم گیر می‌کنند و همین امر سبب ایجاد یا تشدید ذهنیت ناخوشایند می‌گردد. در حالی که این اجحاف در حق زحمات کارکنان آن و پیش‌داوری از سوی مراجعان است. پلیس که باید مکان و ماوا و مامن آرامش مردم و مراجعانش چه خلاف‌کار و چه غیرخلاف‌کار- باشد عموماً نگرشی خشن و سرد و سخت به همدیگر منتقل می‌کنند. سرمایه‌ی انسانی- اجتماعی که اساساً خمیرمایه‌ی روابط بین انسان‌ها و کاهنده‌ی هزینه‌ها و پیش‌برنده‌ی برنامه‌هاست فیمابین نیروی انتظامی و مراجعان نیاز به بازنگری، اصلاح و پویایی بیشتری دارد. این آرامش‌بخشی و تسهیل روابط در شهرستان‌ها ضروری‌تر نیز به نظر می‌رسد.

سوم- مشکل درامد و بیمه و تسهیلات و ادامه تحصیل: زندگی نظامی و انتظامی به تناسب سختی کار و وظایف محوله دارای محدودیت‌های بسیار اجتماعی، اداری و خانوادگی است. در بسیاری از بخش‌های انتظامی حتّی قضیه جان و خون نیز مطرح است. تمامی این موارد می‌طلبد تا کارکنان و کارمندان آن از لحاظ درآمد، تامین و دارای تسهیلات مالی و امکان ادامه تحصیل باشند چرا که این نهاد نیز بخشی از همین جامعه و فرزندان و خانواده‌های همین جامعه‌اند که اگر این موارد به خوبی لحاظ نگردد آسیب‌های رشوه، تخلیه‌ی عقده، شکل‌گیری روابط غیررسمی با برخی افراد، گسترش بدبینی و... رواج می‌یابد. حد فاصل بین یک فرد انتظامی و یک فرد جامعه تنها باید «قانون جمهوری اسلامی» باشد و نه مسائل قومی، شخصی، زبانی، مذهبی، رنگ لباس، اسلحه، جنسیت و غیره. این امر می‌طلبد تا تدابیری برای معیشت و تحصیلات انتظامیان و تصحیح نگرش جامعه و مراجعان اندیشیده شود.

 

جمع‌بندی

تشکیلات گسترده و حجیم و موثر ناجا، مطالعات روزامد بینارشته‌ای می‌طلبد تا به نسبت جمعیت کشور و مسائل حساس و فن‌آوری‌های روز بتوان هر روز شاهد پیشرفت و ارتقاء در بخش‌های مختلف مردمی، انتظامی، قانون‌مداری، گزارشات درست، خنثی‌سازی دسیسه‌ها، پیگیری و به نتیجه رسیدن رونده‌ها بود. ظاهر برازنده‌ی تشکیلات انتظامی و رسیدگی جدّی به اوضاع معیشتی-تحصیلاتی و تسهیلاتی آن در یک طرف و اصلاح و بهبود روابط اجتماعی و نگرش متقابل جامعه و انتظامی در طرف دیگر موجب می‌شود تا سطح اعتماد، آرامش متقابل و روابط حسنه‌ ارتقا و افزایش یابد چرا که هدف نهایی تمام این تشکیلات و مردم همانا داشتن جامعه‌ای سالم، پاک، قانونمند و پیشرفته است تا ضمن داشتن زندگی رضایت‌بخش موجبات توسعه‌ی فزاینده‌ی کشور نیز فراهم‌تر گردد.

شیخی، غفور (۱۳۹٦) تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن، دوهفته نامه صدای آشنا، سال دهم، شماره 110، ص3

تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن

تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن

غفور شیخی(جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی)

ستاد کل نیروهای مسلح، بالاترین مرجع نظامی نیروهای مسلح ایران است که وظیفه‌ی سیاست‌گذاری و فرماندهی کلیه‌ی نیروهای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی را بر عهده دارد و مستقیماً زیر نظر رهبری اداره می‌شود. ابتدا با نام ستاد فرماندهی کل قوا تأسیس شد و در 1370 به این نام تغییر یافت. در همان سال، سه نیروی شهربانی(نظمیّه)، ژاندارمری(مرزی و روستایی) و کمیته ترکیب شد و پلیس ایران یا همان ناجا (نیروی انتظامی جمهوری اسلامی) به وجود آمد که وظیفه‌ی اصلی آن «حفظ امنیت داخلی» است و بلحاظ سلسله مراتب، فرماندهی آن (به ترتیب سهرابی، سیف الهی، لطفیان، قالیباف، علی‌آبادی، احمدی‌مقدم و اکنون اشتری) به پیشنهاد وزیر کشور و جانشین فرمانده‌ی کل قوا توسط رهبر تعیین می‌شود.

قابل اشاره است که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح (با وزارتِ مدنی، ریاحی، چمران، فکوری، نامجو، سلیمی، جلالی، ترکان، فروزنده، شمخانی، نجّار، وحیدی، دهقان و اکنون حاتمی) یکی از هجده وزارتخانه‌ی دولت بوده و مسؤول برنامه‌ریزی، هماهنگی، پشتیبانی و توسعه‌ی توان دفاعی نیروهای مسلح می‌باشد. یعنی وظیفه‌ی تجهیز نیروهای دفاعی برای مقابله با تهدیدات احتمالی بر عهده این وزارتخانه ‌است و به‌طور مستقیم در عملیات‌های نظامی شرکت نمی‌کند.

بخش‌های اصلی ناجا که حول 3 بخش اصلی فرماندهی، حفاظت اطلاعات و عقیدتی-سیاسی قرار گرفته‌اند عبارت‌اند از

1- پلیس راهنمایی و رانندگی (راهور با فرماندهی تقی مهری که وظیفه‌ی کنترل ترافیک، نظارت بر آموزشگاه‌ها و صدور گواهینامه و دفترچه کار، رسیدگی به تخلفات و پیشگیری از تصادفات را برعهده دارد)

2-پلیس پیشگیری (با فرماندهی محمدشرفی، فرماندهی کلیه کلانتری‌ها و پاسگاه‌های انتظامی کشور، پلیس فرودگاه‌ها و راه‌آهن و حفاظت صداوسیما، میراث فرهنگی و گردشگری، منابع طبیعی و جنگلبانی، پلیس خدمات قضایی مستقر در سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها، یگان‌های امداد شهرستان، زندان‌ها و تعزیرات حکومتی، حفاظت از محیط زیست)

3-پلیس مرزبانی: (با فرماندهی قاسم رضایی، وظیفه‌ی کنترل مرزهای زمینی 6000 کیلومتر و دریایی 2700 کیلومتر، حفظ و نگهداری میل‌های مرزی و سازماندهی امور مرزنشینان را دارند. فرماندهی مرزبانی ناجا مستقر در پایتخت است. سپس فرماندهی مرزبانی استان که هر استان دارای یک یا چند هنگ مرزی و هر هنگ مرزی دارای چند گروهان مرزی و هر گروهان مرزی دارای چند پاسگاه مرزی و هر پاسگاه مرزی دارای چند برجک مرزی است)

4- پلیس ۱۱۰ یا نیروی واکنش سریع که در زمان فرماندهی قالیباف ایجاد شد.

5-پلیس آگاهی(با فرماندهی محمدرضا مقیمی)

6-پلیس مبارزه با مواد مخدر(با فرماندهی محمدمسعود زاهدیان)

7-پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا، سال 87 در زمان احمدی‌مقدم تاسیس و در امور رایانه، اینترنت، فضای مجازی، برداشت غیرمجاز از حساب‌های بانکی، صیانت حریم شخصی و... فعال شده است)

8-پلیس امنیت عمومی (پاوا که وظیفه کنترل نظم و امنیت را دارد با فرماندهی رضاییان‌فر)

9-پلیس بین‌الملل (عضویت ایران در اینترپل از 1317 و تنها کانال ارتباط رسمی مراجع انتظامی و قضایی داخل کشور با خارج از کشور که از طریق سامانه رایانه‌ای اختصاصی به صورت لحظه‌ای با کشورهای عضو و دبیرخانه کل سازمان بین‌المللی پلیس جنایی ارتباط دارد)

10-پلیس مهاجرت و گذرنامه (صدور و تعویض گذرنامه در کشور و کنترل مهاجرت)

11-پلیس دیپلماتیک (حفاظت از سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های سایر کشورها در ایران)

12-یگان ویژه با فرماندهی حسن کرمی (واحد اسواران، ضداغتشاش، زنان، براق=آموزش چتربازی، پاراگلایدر، سقوط آزاد، موتور سواری، واحد رهایی گروگان، واحد سپکا (سگ‌های پلیس)، واحد دریایی، واحد چک وخنثی سازی بمب و تله‌های انفجاری و غیره) که در وضعیت سفید وارد عمل نمی‌شوند. در وضعیت خاکستری کمک‌کننده به سایر نیروها هستند ولی در وضعیت زرد و قرمز موظف به دخالت و مقابله هستند. نوپو (رهایی گروگان، برخورد و خنثی‌سازی عملیات تروریستی و سرکوب شورش‌های شهری) یکی از زیرمجموعه‌های این یگان ویژه است.

13-یگان امداد: شامل واحد کنترل اجتماعات، واحد گشت انتظامی، واحد عملیات‌های ویژه و غیره است.

14-سازمان عقیدتی سیاسی: ساعس با ریاست بهرامی که دارای ماموریت رشد و گسترش فرهنگ و ارزش‌های اسلامی در ناجا و وزارت دفاع و سازمان‌های وابسته است.

15-سازمان حفاظت اطلاعات: ساحفا با ریاست عبدالله‌زاده وظیفه‌ی حفظ و صیانت نیروی انتظامی در اسرار و اطلاعات، اماکن و تاسیسات، شخصیت‌ها و پرسنل، ارتباطات و... در برابر هر گونه خطرات طبیعی و غیرطبیعی را برعهده دارد.

16-سازمان وظیفه عمومی با ریاست نوروزی که وظیفه تقسیم نیروهای وظیفه و سرباز و اعزام و... بین نیروهای مسلح ایران را بر عهده دارد.

بعد از این معرفی اجمالی و شناخت کلی،قابل یاداوری است که تمام این مجموعه‌ی گسترده و مهم در درون و در ارتباط با جامعه و مردم دارای سه مشکل و نقد قابل ملاحظه است:

اول-مشکل شکلی و ساختار ظاهری: ساختمان‌های پاسگاه‌ها و کلانتری‌ها، دفاتر انتظامی، معابر ورود و خروج شهری و ... عموماً قدیمی، رنگ و رو رفته، پر از دست‌انداز، در و پنجره‌های زوار در رفته و کوچک، بدون شاداب‌سازی و نور و تهویه‌ی کافی‌اند که از دید مراجعین مکانی ناخوشایند و فرسوده و بی‌کلاس را تداعی می‌کند که جای بسی تعجب و تاسف است که اماکنی با این تقدس و اهمیت و وظایفی خطیر و مراجعین شبانه‌روزیِ مردم، چرا باید از استانداردهای پلیس جهانی بسیار فاصله داشته باشند؟ این به معنای اشرافی‌گری در ساختار و شمایل اماکن و دفاتر انتظامی نیست بلکه بهتر است با دیدی وسیع و ظرفیتی بالا سعی شود زیباترین، مستحکم‌ترین و شایسته‌ترین و روزامدترین اماکن که بیانگر عزّت و احترام کارکنان و مراجعان و شرف مملکت است تهیه و مورد استفاده قرار گیرند. اگر قرار بر ترفندهای روانی ناخوشایندی مکان و تاثیر آن بر خلافکار باشد این امر در زندان‌ها قابل اجراست که امروزه این نگرش نیز منسوخ شده و زندان‌های کشورهای پیشرفته، حتی با بسیاری از هتل‌های جهان سوم قابل مقایسه نیست.

دوم- مشکل برقراری ارتباط اجتماعی مبتنی بر حُسن نیت و آرامش: این مبرهن است که هر محیطی، مجموعه‌ای از رفتارها و کردارها و حتی گفتارهای مخصوص به خود را دارد مانند آنکه حتی محیط نظامی با انتظامی هم متفاوت است. غالباً کسانی که در انتظامی مشغول به خدمت و فعالیت هستند و کسانی که به آنجا مراجعه می‌کنند در فضای سنگین روابط اجتماعی مبتنی بر بدبینی و نظامی‌گری و رسمیت غیرلازم گیر می‌کنند و همین امر سبب ایجاد یا تشدید ذهنیت ناخوشایند می‌گردد. در حالی که این اجحاف در حق زحمات کارکنان آن و پیش‌داوری از سوی مراجعان است. پلیس که باید مکان و ماوا و مامن آرامش مردم و مراجعانش چه خلاف‌کار و چه غیرخلاف‌کار- باشد عموماً نگرشی خشن و سرد و سخت به همدیگر منتقل می‌کنند. سرمایه‌ی انسانی- اجتماعی که اساساً خمیرمایه‌ی روابط بین انسان‌ها و کاهنده‌ی هزینه‌ها و پیش‌برنده‌ی برنامه‌هاست فیمابین نیروی انتظامی و مراجعان نیاز به بازنگری، اصلاح و پویایی بیشتری دارد. این آرامش‌بخشی و تسهیل روابط در شهرستان‌ها ضروری‌تر نیز به نظر می‌رسد.

سوم- مشکل درامد و بیمه و تسهیلات و ادامه تحصیل: زندگی نظامی و انتظامی به تناسب سختی کار و وظایف محوله دارای محدودیت‌های بسیار اجتماعی، اداری و خانوادگی است. در بسیاری از بخش‌های انتظامی حتّی قضیه جان و خون نیز مطرح است. تمامی این موارد می‌طلبد تا کارکنان و کارمندان آن از لحاظ درآمد، تامین و دارای تسهیلات مالی و امکان ادامه تحصیل باشند چرا که این نهاد نیز بخشی از همین جامعه و فرزندان و خانواده‌های همین جامعه‌اند که اگر این موارد به خوبی لحاظ نگردد آسیب‌های رشوه، تخلیه‌ی عقده، شکل‌گیری روابط غیررسمی با برخی افراد، گسترش بدبینی و... رواج می‌یابد. حد فاصل بین یک فرد انتظامی و یک فرد جامعه تنها باید «قانون جمهوری اسلامی» باشد و نه مسائل قومی، شخصی، زبانی، مذهبی، رنگ لباس، اسلحه، جنسیت و غیره. این امر می‌طلبد تا تدابیری برای معیشت و تحصیلات انتظامیان و تصحیح نگرش جامعه و مراجعان اندیشیده شود.

 

جمع‌بندی

تشکیلات گسترده و حجیم و موثر ناجا، مطالعات روزامد بینارشته‌ای می‌طلبد تا به نسبت جمعیت کشور و مسائل حساس و فن‌آوری‌های روز بتوان هر روز شاهد پیشرفت و ارتقاء در بخش‌های مختلف مردمی، انتظامی، قانون‌مداری، گزارشات درست، خنثی‌سازی دسیسه‌ها، پیگیری و به نتیجه رسیدن رونده‌ها بود. ظاهر برازنده‌ی تشکیلات انتظامی و رسیدگی جدّی به اوضاع معیشتی-تحصیلاتی و تسهیلاتی آن در یک طرف و اصلاح و بهبود روابط اجتماعی و نگرش متقابل جامعه و انتظامی در طرف دیگر موجب می‌شود تا سطح اعتماد، آرامش متقابل و روابط حسنه‌ ارتقا و افزایش یابد چرا که هدف نهایی تمام این تشکیلات و مردم همانا داشتن جامعه‌ای سالم، پاک، قانونمند و پیشرفته است تا ضمن داشتن زندگی رضایت‌بخش موجبات توسعه‌ی فزاینده‌ی کشور نیز فراهم‌تر گردد.

شیخی، غفور (۱۳۹٦) تشکیلات ناجا و مشکلات اجتماعی آن، دوهفته نامه صدای آشنا، سال دهم، شماره 110، ص3

تولید علم در ایران 4 فیلم کوتاه

تولید علم در ایران 1 از 4

شبکه سحر کوردی، نوامبر 2019. تهران. زبان: کُردی

1-رشد کمّی تولید علم ایران در دو دهه اخیر، خوب و بالا بوده.

2-توسعه کیفی تولید علم ایران، ضعیف و پایین است

3- هرم تولید علم در ایران، واژگون است.علوم پایه و مهندسی و شیمی بیشترین میزان تولید علم را دارند و علوم اجتماعی و انسانی همچنان نامطلوب

4- بودجه تحقیقاتی و آموزشی کشور متناسب با رشد تولید علم نیست و بسیار کمتر است

https://www.namasha.com/v/Dnzaqiuz

 

تولید علم در ایران 2 از 4

1-بخشهای مختلف تولید علم

الف- تولید علم برای آینده. چشم انداز، سند توسعه، سبک زندگی و...

ب- تولید علم برای انباشت و خشت بر خشت نهادن دیوار علم. انشتاین: نسبیت من مدیون ایستادنم بر دوش دانشمندان بزرگ پیشین است

پ- تولید علم برای کاربردها و اختراعات است

ت- تولید علم برای بهبود کمی و کیفی زندگی انسان و حل مشکلات و آسیب های اجتماعی و غیره

ث- تولید علم بعنوان اهرم های قدرت در رقابت های جهانی

2- مجموعه اینها یک کشور را تبدیل به الگوی تولید علم می نماید و بر تمام جوانب و ابعاد کشور در داخل و خارج تاثیر می نهد

https://www.namasha.com/v/XgcF3B3q

 

تولید علم در ایران 3 از 4

1-تولید علم و مراوده و تعامل و اشاعه علم در بین کشورها، فرهنگ ها و دولت ها، فرا مرزی است

2- علم، مبنایی توصیفی- تحلیلی دارد و مانند ایدئولوژی دیدگاه قضاوتی مال من خوب و مال شما بد است ندارد

3- مجموعه ی ساز و کار مدیریتی یک کشور، طراحی پازل علمی، نحوه پشتگیری نویسندگان و مخترعان و مکتشفان و مترجمان و...، روی آوردن به علوم نوین و غیره می تواند یک کشور را در تولید علمی موفق سازد

4- علمای کرد در طول تاریخ در ایران، بسیار کمتر شناخته شده اند

5- فرزندان ایران در تولید علم، حرفهای بسیاری برای گفتن و کارهای مهمی برای انجام دارند

6- مشکل انگیزشی فعلی عدم تناسب تب مدرک گرایی و اشتغالزایی کشور است

https://www.namasha.com/v/L68HXlxY

 

تولید علم در ایران 4 از 4

1-درخواست می شود که بودجه تحقیقاتی و آموزشی کشور با عدالت تقسیم و توزیع شود. تولید علم وابسته به جنس، مذهب، قومیت و... ندارد

2-درخواست می شود که توجه بیشتری به نخبگان کرد در ایران شود. با حمایت مالی و اشتغال، خواهش از آنها در جذب به بدنه مدیریتی کشور، اعطای مجوز ژورنالهای isi و علمی-پژوهشی، تاسیس شعبه های دانشگاه های سراسری نه فقط آزاد و پیام نور

3-درخواست می شود سه ضلع رشد کمی، توسعه کیفی و مدیریت علمی هماهنگ باشند

4- درخواست می شود که دستاوردهای علمی کشور به اطلاع عموم برسد. اطلاع رسانی ضعیف است

5- دریافت علم از دیگران، نه تنها عیب و نقص نیست بلکه نشانه آمادگی کشور برای پیشرفت است. تنها در یک حالت مضر است که صرفا مصرف کننده باشیم.

https://www.namasha.com/v/qma7hi7x

پژوهشگری نقد اجتماعی در ایران: اهمیت­ها و تهدیدها

پژوهشگری نقد اجتماعی در ایران: اهمیت­ها و تهدیدها

صحنه­ ی اوّل

ارزش­ها و هنجارها و اعتقادات مانند گچ و سیمان و مصالح درون یک عمارت هستند که موجب می­شوند آجر بر آجر بند شود و ساختار و ساختمان دوام بیاورد. اصلاحات در واقع ایجاد تغییرات مناسب و پیش­برنده برای تعویض این مصالح و یا حذف و اضافه­ی دیوارها و نیازمندی­های دیگر است. در یک طرف، بیشتر افراد جامعه، مجموعه­ی این ارزش­ها و هنجارها را پناهگاه امن فکر و زندگی خود و فرجام دلخواه آن دنیایشان می­پندارند لذا به این سادگی در آنها بازنگری نمی­کنند یا انعطاف کافی برای پذیرش تغییرات را ندارند یا در مقابل تفکّر متفاوت و مخالف، به سرعت جبهه می­گیرند و عموماً چاشنی غیرت، احساسات و تقدّس را بر بستر اخلاقی حق­بجانبانه بدان می­افزایند. از طرف دیگر، سیستم قدرت حاکم نیز مالکانه، از این پیوند نامرئی جهت بازتولید و ادامه­ی سلطه­ی خود حدأکثر بهره­کشی را به بهانه­های مختلف و در أشکال متنوع به انجام می­رساند. به مرور زمان و گذشت نسل­ها، بسیاری از این ارزش­ها و هنجارها تبدیل به ستون­های سترگ و دیوارهای چندلایه و عمارت­های تو در تویی به نام آداب و رسوم، فرهنگ، دین و مذهب و... می­شوند، در هم می­آمیزند، ترکیبات مختلف و حتی عجیب به نمایش می­گذارند که در شرایط حاد منجر به بروز اختلاف و تفرقه، حبس و زندان، جنگ و کشتار، اعدام و خونریزی با عناوین مختلف و احکام جداگانه می­شود. سعی می­شود با یک مثال عینی، توضیح فوق، قابل فهم­تر گردد. زن شیرده، بارها و به هر دلیلی، از سینه­ی راست خود به دخترش و از سینه­ی چپش به پسر همسایه شیر می­خوراند. به آن زن، مادر فداکار و به آن دختر و پسر، خواهر-برادر رضاعی می­گویند. سال­ها که گذشت ازدواج و مقاربت جنسی بین این سه نفر در هر دو حالت زیر حرام، گناه کبیره و نابخشودنی محسوب می­شود: ازدواج پسر با مادر شیری، ازدواج پسر با خواهر رضاعی. این یک انگاره ترکیبیِ فرهنگی-دینی است که احتمالاً در صورت واردشدن به جزئیات و عمق مسئله، منجر به طرد اجتماعی، حکم قانونی و حتی ریخته­شدن خون­ها گردد.

 

صحنه­ی دوّم

مرغ و جوجه­هایی را تصور کنید که به هر دلیلی از جمله یافتن غذا مشغول چینه کردن هستند. خاک­ها زیر و رو می­شوند. گاهی دانه­ای یا کرمی و... پدیدار می­شود که به نسبت این ماکیان موهبت است. پژوهشگر اجتماعی در خاک مسائل مختلف جامعه و بین اقشار متعدد آن چینه می­کند. ارزش­ها و هنجارها را می­کاود. نظام فرهنگی را می­جورد. اسناد و مدارک را زیر و رو می­کند. جای فعل­های مثبت و منفی و علائم نقطه و سوال در آخر جملات را تغییر می­دهد. آداب و رسوم را در بی­وزنی و بی­ارزشی مانند حل مسائل فیزیک در خلأ- بررسی و بازبینی می­نماید. سیر تاریخی و تأثیر و تأثّرهای یک ارزش یا عنصر فرهنگی را در زمان­های مختلف می­نگرد. مشاهدات میدانی و شنیده­های گوناگون را ثبت می­کند. پیام و تصویری نسبتاً روشن از آشفتگی که عموم مردم از یک تصویر سه­بُعدی می­بینند، ارائه می­دهد. همین امر سبب می­شود آجرهای هنجاری و ارزشی برخی عمارت­ها، بیرون کشیده شوند و به مرور برخی ستون­ها فرو ریزند. اینجاست که دو طرف فوق­الاشاره یعنی اغلب مردم جامعه و دست­اندرکاران قدرت، مشت با انگشت بزرگ به سوی پژوهشگر اجتماعی دراز می­کنند. اگر محقق در حد پژوهشگر روایی اجتماعی باقی ماند که هیچ و اگر وارد حوزه­ی نقد اجتماعی شد انگشت بزرگ به سمت پایین تغییر جهت می­دهد و با یک بازداشت سپاه و اطلاعات، یک تیتر خبری حساب­شده در چند رسانه­ی فراگیر و دو شایعه و شبنامه، نابودی وی به سادگی در ابعاد مختلف کاری، خانوادگی، اعتباری و... رقم می­خورد. سعی می­شود با یک مثال عینی، توضیح فوق، قابل فهم­تر گردد:

بچه­ها بمثابه لوح­های سفید به دنیا می­آیند، اعضای خانواده و در رأس، والدین، آنها را آموزش می­دهند، همه­ی آنچه که خود هستند (درست و نادرست، علمی و غیر علمی، انسانی و غیرانسانی و...) را بر لوح آنان ثبت و رایت می­کنند (بدون مجوّز و اکثر مهارت­های لازم) سپس به مدرسه و آموزش­گر می­سپارند. معلّمی که (خود صدها مشکل فرهنگی، اقتصادی، روانی و... دارد و) حکومت (که خود هزاران مشکل دارد) وی را (با ملاک­های خود) گزینش و تائید کرده و حقوقی (با چند کارکرد تشویقی، شرطی­سازی، کنترلی و...) به وی می­دهد تا محتوای کتاب­هایی که نظام قدرت نوشته در قیافه­ای موجه و مقبول، واریز ذهن بچه­ها کند تا تبدیل به آنچه شوند که نظام قدرت می­خواهد و می­پسندد. در این نگرش پژوهش نقداجتماعی، چنین سیستم آموزشگریی، بجای شغل انبیاء تبدیل به قیف ارزش­ها و چرخ گوشت هضم بایدهای نظام قدرت در ذهن و هویت و شخصیت بچه­ها می­شود.

 

صحنه­ی سوّم

هر فردی در زندگی خود ممکن است دچارِ موقتی یا درگیرِ مستمرّ یک یا چند بیماری ساده و سخت واگیر و غیرواگیر گردد. برخی با خوددرمانی و برخی با مراجعه به پزشک و راه­های درمانی معمول، درمان می­شوند. برخی بیماری­ها روال زندگی روزمره­ی نه تنها فرد بلکه یک یا چند خانواده را به هم می­ریزد. جامعه نیز در ساده­ترین تشبیه، درگیر انواع مشکلات و معضلات، سپس مسائل و آسیب­ها و سپس بحران­هاست. هر یک از علوم و تخصص­ها به تناسب کاربرد و تعهد، در دوره­ی پیشگیری، درمان یا پس­درمانِ کنترلی، سهم و نقش دارند. پژوهش اجتماعی در حوزه­های مختلف از جمله سبب­ها، آسیب­ها و بحران­ها، بیشتر از بقیه می­تواند و بهتر است که نقش ایفا کند. ریشه­یابی و علل­شناسی، داده­نمایی و استخراج، بکارگیری روش­های کمّی و کیفی و تلفیقی، تطبیق نظریات و انتخاب دیدگاه مناسب، تحلیل مسیر و عامل و...، راهکاریابی و پیشنهاددهی وی می­تواند بسته­ی علمی مُتقنی در اختیار مجریان (مردم و دولت و...) قرار دهد. به عبارت دیگر هم قبل و هم حین انواع بیماری جامعه، این پژوهش نقد اجتماعی است که می­تواند از نسخه یا نسخه­های کارساز رونمایی کند. چنانکه نرخ، عمر، شدت و جهت برخی آسیب­های اجتماعی-فرهنگی به اقتضای زیست­بوم و فصول و قومیت و غیره متفاوت و در نوسان است، بسیاری از تحلیل و راهکارهای پژوهشی نیز نیازمند بومی­سازی و انتخاب بُرد نظریه­ی کارامد است. از عمده­ترین و مسن­ترین آسیب­های جامعه­ی ایرانی که کم­کم به سازگاری و همزیستی با وضعیت موجود رسیده­اند می­توان به بیکاری، طلاق، اعتیاد، درگیری و نزاع، اختلافات خانوادگی، خشونت، روابط نامشروع جنسی و... اشاره نمود. اهمیت پژوهش نقد اجتماعی در این است که همه­ی این موارد و صدها مورد دیگر را حتّی­المقدور بررسی نموده و بعضاً راهکارهای کاربردی هم ارائه داده است امّا حوزه­ی قانون­گذاری و اجرا و مدیریت منابع دارای ضعف و قصورهای بی­­شماریست.

حساسیت پژوهش وقتی بیشتر پدیدار می­شود که بدانیم بروز اغلب این آسیب­های فرهنگی-اجتماعی ناشی از پیوندهای پنهان مافیاهای قدرت در ارتباط با نظام­های اقتصادی، دینی، سیاسی و بین­الملل کشور است. لذا پژوهش از طرفی دست به جراحی رفع تومورهای جهل و کج­فهمی از جامعه در راستای توسعه و پیشرفت می­زند و از طرف دیگر دست به روشنگری نقشه­های حاکمان در میان طبقات مختلف در راستای توزیع هژمونی قدرت و منابع می­کند. از این رو معمولاً در دو سو مورد بی­مهری و غضب عوام توده­وار و خواص مسلّط قرار می­گیرد اما همین روال و رویه در بستر مهیا و کشور پیشرفته، در همه­ی مراحل سبب­شناسی و آسیب­شناسی و درمان­گری بسیار حائز اهمیت و اهتمام است و پژوهشگران عمومی به توصیف، پیشگیری و درمانِ جسم و روان جامعه (ایستایی و پویایی جوامع) می­پردازند و پژوهش نقد اجتماعی فراتر از این بمثابه دستگاه قضا وکلا، قضات و زندان­ها و...- به پرونده­های مختلف اجتماعی-فرهنگی ورود پیدا می­کند و طبق داده­ها، اسناد و مدارک، روش­ها و تکنیک­های خاص به حل و فصل و ختم دعاوی و اصدار حکم نیز می­پردازد.

 

صحنه­ی آخر

پژوهش اجتماعی، علم بکارگیری و ترکیبِ روش­های متعدد شناخت است که از توصیف، روایت، تبیین و تفسیر آغاز و به نقد و نقش حضور می­انجامد. موتور محرکه­ی تغییر و تضاد است که از درون وضعیت موجود می­جوشد و غالباً گریززن وقایع گذشته و خارق عادت­های کنونی و پیش­بین حالت­های آینده­ است. یک پژوهشگر نقد اجتماعی از هر دو طرف جامعه و قدرتمداران، در مظان اتهام است و تا زمانی وی و تحقیقاتش را می­خواهند و می­پسندند که در راستای توجیه عقاید آنها و دلخوش کردنشان به داشته­ها و حفظ سکون وضع موجود باشد. در یک جامعه­ عقب­نگه­داشته­شده، هرچه نتایج پژوهش­های وی به ضرر کانون­های سلطه و عادت­واره­های حساس توده باشد خطرات جانی و غیرجانی بیشتری نیز متوجه وی خواهد بود. پژوهش نقد اجتماعی-فرهنگی، قدرت بکارگرفته نشده و اژدهای خفته­ای است که می­تواند جریان­های دریایی هولناکی درون اقیانوس تمدن­های کنونی ایجاد نماید. لحظاتی از دیدگاه پژوهش نقد اجتماعی به برخی از هزاران اصطلاح و مفاهیم بیاندیشید: صیغه محرمیت، مردسالاری، پول، ختنه دختران، انتخابات، قربانی، شهید، یقه سفید، گورخواب، ناموس، اینترنت، زندانی سیاسی، جنگ نرم، سرمایه، حجاب، معراج، طبقه اجتماعی، اسلحه، محیط زیست، آرامش، ولایت فقیه و...

منبع:

- شیخی، غفور (1398) پژوهشگری نقد اجتماعی در ایران: اهمیت­ها و تهدیدها، هفته‌نامه­ی ده‌نگی ‌کوردستان، شماره 91، سال 5، ص3

دانلود کامل مطلب. کلیک فرمایید

.

.

مصاحبه جام جم: خودنمایی با مرحوم مغفور

 

جام‌جم از یک آسیب اجتماعی نه‌چندان جدید گزارش می‌دهد

خودنمایی با مرحوم مغفور تازه گذشته!

می گویند این هم یکی از رسوم تازه قشر مرفه است، همان‌ها که آخر لاکچری بازی هستند، همان‌ها که در زندگی‌شان سه کلمه، حرف اول و آخر را می‌زند: لوکس، اشرافی و تجملاتی و هر چیز در مثلثی که این سه کلمه ساخته‌اند قرار بگیرد، خواسته یا ناخواسته به زندگی‌شان راه پیدا می‌کند، حتی اگر نه مورد نیازشان باشد و نه ضرورت داشته باشد.

حالا مدتی است این رسم و بدعت تازه قشر مرفه جامعه، توجه بقیه گروه‌های جامعه را هم به خودش جلب کرده است، شهروندانی که هنوز چشم‌شان به برگزاری مراسم‌ ختم و ترحیم آنچنانی عادت نکرده و با بهت و حیرت، بیرون مساجد معروف یا سالن‌های ترحیم بزرگ، به جمعیت عزاداری نگاه می‌کنند که کمترین شباهتی به تصویر ذهنی آنها از افراد عزادار ندارد.

شهروندان متعجبی که هنوز باور ندارند پای لاکچری بازی به مراسم ختم و ترحیم هم باز شده باشد، حقیقت ماجرا اما این است که مراسم ترحیم هم مثل بسیاری از رسم و رسومات این روزهای جامعه، به عرصه‌ای برای فخرفروشی و خودنمایی تبدیل شده است. جایگاهی که می‌تواند طبقه افراد را در جامعه نشان بدهد؛ طبقه‌ای که شان درخور خودش را دارد و همین بهانه کافی است تا خانواده‌های زیادی به برگزاری مراسم ترحیم پرهزینه فکر کنند؛ مراسمی که همیشه با یک مرگ ناگهانی از راه می‌رسد با یک خبر بد، وداعی همیشگی با یک عزیز.

این مراسم اما برای بعضی‌ها یک طور متفاوت‌تر و به شکلی خاص‌تری برگزار می‌شود. همین خاص بودن می‌شود نشانه‌های تفاوت و اختلاف طبقاتی؛ تفاوتی که از خرید قبر تا برگزاری مراسم سوگواری در مساجد و سالن‌های خاص خودش را نشان می‌دهد.

 

وقتی جامعه درگیر آسیب‌های مصرف‌گرایی می‌شود

ارائه گریم و آرایش مخصوص، تهیه دسته گل‌های بزرگ و خوشرنگ و رو، پذیرایی به صورت سلف سرویس از انواع نوشیدنی مثل نسکافه، موهیتو، آبمیوه، آب معدنی و... گرفته تا مدل‌های مختلف غذا و میوه‌های فصل، البته با همراهی یک گروه نوازنده و چند فیلمبردار ! این امکانات و خدمات اگر در فهرست خدمات ارائه شده در یک مراسم عروسی قرار بگیرند شاید عجیب نباشند، اما اگر به شما بگوییم که همه آنها برای یک مجلس ترحیم و یک ختم بظاهر ساده در نظر گرفته شده‌اند، چه؟! عجیب باشد یا نه، بدعت‌های جدید و سنت‌های نادرستی در حاشیه مراسم ترحیم و عزاداری برای تازه درگذشتگان در جامعه درحال شکل‌گیری است. اتفاقی که می‌تواند، زنگ خطر را برای مسئولان فرهنگی کشور به صدا در بیاورد و به دغدغه کارشناسانی تبدیل شود که نگران تغییر سبک زندگی در جامعه هستند؛ تغییری که آهسته و آرام راهش را به زندگی خیلی‌ها باز کرده است. آنقدر که منوچهر باستانی، رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران دوسال پیش به ایلنا بگوید: با توجه به وضع اقتصادی کشور و ناهنجاری‌های اجتماعی که مشخصا در حوزه ما چشم و همچشمی است، سبب شده میزان درخواست فیلمبرداری و عکاسی برای مراسم ازدواج نزدیک به ۵۰‌ درصد کاهش پیدا کند و پدیده‌هایی همچون فیلمبرداری از مراسم ختم و تشییع جنازه جایگزین شود!

اطلاعاتی که وقتی آن را کنار شنیده‌هایمان از بازار داغ و پرهزینه گریم سوگواری در آرایشگاه‌های مطرح شهر قرار می‌دهیم، با محمداسماعیل سعیدی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم‌عقیده می‌شویم که می‌گوید: رواج مجالس ختم پرهزینه در یک جامعه شکل خاصی از سبک زندگی است که درحال ترویج است و برپایه توجه افراطی به مسائل تجملی و لوکس بنا گذاشته شده است.

سعیدی در ادامه رواج تجمل‌گرایی و لاکچری‌بازی در جامعه را از چند جهت مورد مذمت قرار می‌دهد و به ما می‌گوید: احساس سرخوردگی، افسردگی و فقر اولین آسیب برگزاری مراسم‌ این چنینی در جامعه است چرا که افراد زیادی شاهد برگزاری این مراسم هستند، اما توانمندی برگزاری آن را ندارند.

مشکل بعدی اما به گفته این نماینده مجلس، این است که خیلی‌ها برای عقب نماندن از قطار تجملگرایی، دست به هر کاری می‌زنند تا به آنچه فکر می‌کنند به عرف جامعه تبدیل شده برسند، در نتیجه جامعه بیشتر از قبل درگیر آسیب‌های مصرف‌گرایی می‌شود.

او در ادامه به یک نکته ساده اشاره می‌کند، این‌که این نوع سبک زندگی که مغایر با فرهنگ اسلامی - ایرانی ماست، از یک نوع رفاه کاذبی نشأت می‌گیرد و ما نشانه‌های این رفاه کاذب را می‌توانیم در بخش‌های مختلف زندگی مردم ببینیم.

 

رقابت افراد مادی‌گرا در خودنمایی

مراسم ختم یک مراسم ساده بود؛ فقط کافی است یک نگاه به روزهای گذشته بیندازیم به روزهایی که صاحبان عزا با خرما و حلوا از جمعیت شرکت‌کننده در مراسم پذیرایی می‌کردند و همسایه‌ها و فامیل‌های نزدیک، از همان لحظه شنیدن خبر فوت متوفی، پای کار می‌ایستادند و با همکاری هم مرده را از زمین برمی‌داشتند. حالا اما نه از آن سادگی خبری هست و نه از مشارکت خودجوش همسایه‌ها و اقوام! مرده‌ها هم البته روی زمین نمی‌مانند، اما در مقایسه به گذشته با هزینه چند برابری به خاک سپرده می‌شوند!

اتفاقی که به گفته غفور شیخی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه می‌تواند ناشی از رواج فرهنگ مادی‌گرایی در جامعه باشد. فرهنگی که به گفته او، چند ویژگی خاص دارد: اول این‌که تفکر افرادی که سراغ یک سبک‌زندگی مادی‌گرا می‌روند، بر این استوار است که در این دنیا همه چیز برمبنای مادیات است! دومین ویژگی به گفته این استاد دانشگاه به لذت‌جویی اشاره دارد؛ طبق این اصل وقتی قاعده بر مادیات بنا گذاشته می‌شود لذت بردن از مادیات هم به یک اصل تبدیل می‌شود. فخر فروشی ویژگی سومی است که شیخی از آن صحبت می‌کند. در این مشخصه افراد مادی‌گرا در فخر فروشی و استفاده از مظاهر تمدن با هم رقابتی تنگاتنگ دارند و از این خودنمایی لذت می‌برند.

اما وقتی از این جامعه‌شناس درباره دلایل رواج لاکچری بازی و تجمل‌گرایی در جامعه‌ای می‌پرسیم که فرهنگ و بستر اسلامی - ایرانی دارد، او در جواب به تضاد طبقاتی موجود در جامعه اشاره می‌کند و می‌گوید: در سال‌های اخیر این تضاد طبقاتی به دلایل مختلفی بیشتر شده، افراد زیادی یکشبه ثروتمند شده‌اند و فاصله طبقاتی‌شان ناگهان با قشری که قبلا همسطح بودند بیشتر شده است. اینها افراد نوکیسه‌ای هستند که در خودنمایی و به رخ کشیدن دارایی‌هایشان از طرق مختلف حتی برگزاری مراسم‌ آنچنانی ختم، در اول صف ایستاده‌اند.

 

ختم آنلاین‌؛ یک بدعت جدید دیگر

با نهایت اندوه و تاثر به اطلاع می‌رسانیم مراسم یادبود... در تاریخ... از ساعت... در نشانی اینترنتی زیر برگزار می‌شود. حضور سروران موجب شادی روح آن مرحوم و تسلای خاطر بازماندگان خواهد بود! اگر چنین دعوتنامه‌ای به نشانی ایمیل یا آی‌دی شما در یکی از شبکه‌های اجتماعی ارسال شد اصلا تعجب نکنید، چون شما به یک مراسم ترحیم آنلاین دعوت شده‌اید و از طریق همین دنیای مجازی و در هر جا و موقعیتی که هستید می‌توانید برای چند دقیقه هم که شده در این مراسم ختم شرکت کنید و شریک غم خانواده داغداری باشید که برای برگزاری مراسم ختم دست به دامان اینترنت شده‌اند. خانواده‌ای که به دلایل مختلف ترجیح داده‌اند، اقوام، آشنایان و دوستان را به این شکل دور هم جمع کنند تا یاد و خاطره عزیز از دست رفته‌شان زنده نگه داشته شود. نکته جالب اینجاست با این‌که مدت زمان زیادی از رواج این پدیده در جامعه نمی‌گذرد، اما هستند افرادی که از این شکل برگزاری مراسم ترحیم، حتی اگر غیرمعمول هم باشد استقبال می‌کنند و زحمت جمع کردن و پذیرایی اقوام از شهرستان‌های مختلف یا حتی خارج از کشور را از سر خود باز می‌کنند.

 

هزینه‌ای که می‌تواند صرف امور خیریه شود

این وسط اما بین همه چشم و همچشمی‌هایی که در برگزاری این مراسم و نشان دادن میزان اندوه و تاثر از دست دادن یک عزیز بین خانواده‌ها به وجود می‌آید، بعضی‌ها هم یک راه متفاوت‌تر را در پیش می‌گیرند. اینها همان گروهی هستند که بی‌توجه به حرف و حدیث‌های در و همسایه، بی‌توجه به واکنش‌های اقوام، می‌آیند و هزینه‌های مراسم ترحیم را صرف امور خیریه می‌کنند تا به دست نیازمندی برسد که بارها به دستگیری از او در دین اسلام تاکید شده است. آنها انتخاب سختی کرده‌اند، اما کار سختی پیش رو ندارند یا خودشان راه می‌افتند می‌روند در نقاط حاشیه‌ای شهر و همانجا بی‌واسطه به نیازمندان کمک می‌کنند یا از طریق یکی از ده‌ها خیریه معتبر وارد عمل می‌شوند و نیت خیرشان را عملی می‌کنند.

اینها همان‌هایی هستند که هزینه‌های چند ده میلیونی اجاره سالن و غذا و مداح و سخنران و دسته گل و گروه موسیقی و فیلمبردار را به لبخند یک فرد نیازمند می‌بخشند، که ته دلشان می‌دانند روح فرد تازه درگذشته هم این وسط به آرامش بیشتری خواهد رسید.

مینا مولایی

-روزنامه فرهنگي اجتماعي جام‌جم (17 مردادماه 1397) خودنمایی با مرحوم مغفور تازه گذشته، شماره پياپي 5173، ص13

 

جام جهانی دودزا

جام جهانی دودزا

گزارش میدانی روزنامه‌ی جام‌جم از قهوه‌خانه‌ها

«تخت خالی نداریم،» متوجه دهان بازمانده از تعجبم پس از دیدن تخت و نیمکت‌های چوبی خالی می‌شود، «همه رزرو شده‌اند، وی‌آی‌پی هم جا ندارد». می‌گویم قبل از شروع شدن فوتبال می‌روم .شانه بالا می‌اندازد و می‌گوید «خب، در خدمتم» اینها مکالمه بین من و مجید، شاگرد ارشد قهوه‌خانه‌ای در مرکز تهران است.

سالنی 300 متری که همه نوع صندلی دارد از مبل و راحتی‌های چسبیده به میز صندوق که برای دوستان صندوقدار و مشتری‌های همیشگی است تا صندلی و تخت‌های چوبی که در قسمت انتهایی‌تر از در ورودی قهوه‌خانه قرار دارند.

انگار اینجا طبقه‌بندی‌هایی هست که مردم بیرون از قهوه‌خانه از آن بی‌خبرند.

 قلیان ویژه، قلیان خصوصی، تنه فلانی، صندلی فلانی و... اینها جملات و مکالمه‌های بین شاگرد قهوه‌چی‌هاست. مجید می‌گوید این آقایی که شیشه قلیانش شکسته است از مشتری‌های خاص و پولدار اینجا ست .هفته‌ای یکی دو بار و روزهایی که فوتبال باشد، اینجا می‌آید.همیشه دست به انعام و خیر بده است. تخت و قلیان مخصوص دارد. روزی که تیمش برنده شود روز خوش ماست. » اتاقی ویژه در قسمت بالایی قهوه‌خانه که با دیوار شیشه‌ای از قسمت معمولی جدا می‌شود، نمایشگر سه‌بعدی با اسپیکرهای مخصوص، مبل‌های راحتی آنچنانی، پذیرایی‌هایی متفاوت از جمله خدمات مخصوص وی آی‌پی‌نشین‌هاست. جایی که در آن غیر از فوتبال و خدمات ویژه ماجرای شرط‌بندی و کری‌خوانی شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد.

خودشان می‌گویند پیش‌بینی، اما صورت‌های قرمزشده و جر و بحث‌های با صدای بلند فکر هر‌بیننده‌ای را به سمت شرط‌بندی می‌برد.

 

قلیان - آنلاین

سفارش آنلاین قلیان، خدمت دیگری است که قهوه‌خانه‌ها ارائه می‌کنند.

 

لغزش جمعی

جمع شدن جوانان و تماشای بازی فوتبال رفتار نامناسبی نیست، اما وقتی در جمع راه برای رفتارهای ناپسند هموار می‌شود باید نگران بود، غفورشیخی، جامعه‌شناس نیز معتقد است وقتی جوانان در چنین محیط‌هایی حاضر می‌شوند احتمال غفلت‌شان افزایش پیدا می‌کند. او به جام‌جم می‌گوید: وقتی عمل ناپسندی مثل قلیان کشیدن در جمع انجام می‌شود از زشتی آن کم می‌شود. در این شرایط ممکن است رفتارهای آسیب‌زای بیشتری نیز اتفاق بیفتد برای نمونه می‌توان به مصرف مواد مخدر یا محرک اشاره کرد یا نسبت به رواج شرط‌بندی هشدار داد. آن‌طور که او می‌گوید برای کاهش این آسیب پلیس و دیگر ارگان‌های مسئول مانند معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان باید نظارت بیشتری بر قهوه‌خانه‌ها و کافی‌شاپ‌ها داشته باشند.

 

زنگ خطر زنانه

قهوه‌خانه‌های تهران قدیم به گفته قدیمی‌تر‌ها هیچ‌وقت رنگ خانم به خود ندیده‌اند، اما چند سالی است که این قانون نانوشته عوض شده است و پای خانم‌ها هم به قهوه‌خانه‌ها باز شده است.

 

قهوه‌خانه‌های خاص

رفتارهای سلیقه‌ای در برخورد با این قهوه‌خانه‌ها ،یکی از دغدغه‌هایی است که بقیه قهوه‌خانه‌ها دارند و همیشه گمان می‌کنند فلان قهوه‌خانه به دلیلی ارتباط‌های که دارد کمتر مورد نظارت و بازرسی قرار می‌گیرد.

مطالعه‌ی مطلب کامل در:

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/3327478185703737803

منبع:

-روزنامه فرهنگي اجتماعي جام جم (23 خرداد ماه 1397) جام‌جهانی دودزا، بهنام اکبری و غفور شیخی، شماره پياپي 5127، ص11

-بازنشر در مگ ایران

http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3757149

فرهنگ، توسعه، توازن اطلاعات، لیبرالیسم

1-جایگاه فرهنگ در توسعه

سه رکن و ستون اصلی فرهنگ

سه رکن و ستون اصلی توسعه

2-نابرابری جریان اطلاعات در دنیای غرب و اسلام

مورد اول:

1-چه اطلاعاتی؟ (ذات و ماهیت و اهمیت و انواع اطلاعات و سندیت)

2- با چه ابزار و شکلی؟ (موتورهای جستجو، تولید محتوا، رسانه، اینترنت، نرم افزار، تبلیغات و...)

3- توسط چه متخصصانی؟ (مولدان و سازندگان، توزیع کنندگان، )

4- با چقدر هزینه؟ (پول، نفرات، معاملات، ترفند و شبنامه، جعل و خبرسازی و...)

5-چرا و با چه اهداف و نتایجی؟ (جهت دادن به افکار عمومی، رد کردن گم، افزایش فروش، جذب پیرو و مقلد، تضعیف رقبا، اهرم فشار و...)

مورد دوم:

 

3-لیبرالیسم و نقد آن

لیبرالیسم فلسفه‌ای سیاسی است که برای حقوق مدنی و سیاسی افراد اهمیت زیادی قائل است. لیبرال‌ها خواستار تضمین قلمرو برای آزادی شخصی افراد هستند که شامل آزادی وجدان، سخن، انجمن و اشتغال است و دولت جز برای حمایت از دیگران در برابر زیان حق دخالت در امور را ندارد.جان سالوین شاپیرو لیبرالیسم را این‌طور تعریف کرده است:

«لیبرالیسم را می‌توان به‌طور دقیق نگرشی به زندگی و مسائل آن وصف کرد که تأکیدش بر ارزش‌هایی همچون آزادی برای افراد، اقلیت‌ها و ملت‌هاست.»


انواع لیبرالیسم

لیبرالیسم را در پنج دسته تقسیم‌بندی می‌کنند:

  1. لیبرالیسم فرهنگیحمایت از اندیشه بیان در آزادی‌های فردی و اجتماعی و ترویج فرصت‌های آزادی و انعطاف‌پذیری اخلاقی و... 
  2. لیبرالیسم دینیدین امری شخصی است و حقایق دینی با هیچ مقطعی از تاریخ و فرهنگ گرده نخورده است. 
  3. لیبرالیسم اخلاقیمعیار تشخیص خوب و بد هر چیز، خود انسان است و به همین دلیل امیال ظاهری انسان‌ها همان میل‌های واقعی آن‌هاست و باید به آن احترام گذاشت. 
  4. لیبرالیسم اقتصادیدفاع از حریم مالکیت خصوصی و سرمایه‌داری و دخالت حداقلی دولت بر فعالیت‌های اقتصادی افراد 
  5. لیبرالیسم سیاسیباورها و اعتقادات هر کسی قابل احترام است و دولت باید زمینه‌ای فراهم کند که هر کسی بتواند مراسم مذهبی خود را داشته باشد. بعضی از صاحب نظران انواع دیگری از لیبرالیسم را هم تعریف کرده‌اند؛ از جمله لیبرالیسم کلاسیک، لیبرالیسم  دموکراسی و  نئولیبرالیسم.


اصول لیبرالیسم

لیبرالیسم هم مانند هر مکتب دیگری اصول و مبانی خاص خودش را دارد که عبارت‌اند از:

  1. فردگراییرکن اصلی لیبرالیسم که نشان‌دهنده آن است که فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است. 
  2. اصالت آزادیآزادی بالاترین ارزش‌هاست و هیچ مانعی نمی‌توان بر سر راه آن قرار داد و تنها حد موجود برای آن، آزادی سایر افراد است. 
  3. انسان‌مداری (Humanism): هر چیزی حتی اخلاق و دین باید بر اساس میل و نیاز انسان‌ها تعریف شود. به عبارت دیگر این دین و اخلاق است که خود را با انسان هماهنگ می‌کند. 
  4. سکولاریسم (Secularism): دین از امور روزمره زندگی جداست و نمی‌توان آن را در مسائل زندگی دخالت داد. 
  5. سرمایه‌داری (Capitalism): لیبرالیسم با سرمایه‌داری و اقتصاد بازار رابطه تنگاتنگی دارد. 
  6. عقل‌گراییعقل و خرد آدمی برای هر کاری کفایت می‌کند.

سایر اصول لیبرالیسم عبارت‌اند از: تجربه‌گرایی، علم‌گرایی، سنت ستیزی، تجددگرایی، پلورالیسم معرفتی، پیشرفت باوری،  تساهل  و تسامح.
لیبرالیسم و اسلام

با توجه به تعریفی که از لیبرالیسم داشتیم می‌توان نتیجه گرفت که هیچ وجه تشابهی میان اسلام و لیبرالیسم وجود ندارد. از جمله تضادهای اسلام و لیبرالیسم به این شرح است:

  • اسلام مخالف آزادی و سرمایه‌داری به سبک لیبرالیستی است. اسلام ترویج عقاید گمراه کننده را ممنوع می‌داند و با فروش کتاب‌های گمراه کننده مخالف است.
  • آزادی از دیدگاه اسلام شامل بعد مادی و معنوی انسان می‌شود اما لیبرالیست‌ها فقط بعد مادی انسان را مشمول آزادی می‌دانند.
  • اسلام بر خدامداری تأکید دارد و قانون‌گذار اصلی از نظر اسلام خداست.

انسان غیرموقعیت‌مند، فردگرایی غیراجتماعی، جهانشمول‌گرایی، ذهنی‌گرایی و بی‌طرفی مهم‌ترین مواضع لیبرالیسم است که اجتماع‌گرایان آن را نقد کرده‌اند. اجتماع‌گرایان معتقدند فرد را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن زمینه و متن فرهنگی و اجتماعی‌ای تصور کرد که فرد خود بخشی از آن است. همان‌گونه که زبان و فلسفه زمینه‌محوراست، فرد نیز در زمینه‌های بسیار متفاوت فرهنگی تبیین و تعریف می‌شود. بنابراین، نمی‌توان برای آن ویژگی‌های جهانشمول ارائه کرد. اجتماعی بودن «خود» موجب می‌شود نتوان آن را از ویژگی‌هایش جدا کرد و قواعدی بی‌طرف و غیرمرتبط با برداشتی از خیر برای بنا نهادن اجتماعات سیاسی ارائه کرد. سیاست و سعادت از نظر اجتماع‌گریان بر خلاف لیبرال‌ها، تفکیک‌ناپذیرند.

چهار متفکر برجستهٔ جامعه‌گرا یعنی سندل، مکینتایر، تیلور و والتسر.

این موضوعات نقد عبارت‌اند از: رابطه فرد و جامعه، رابطه حق و خیر، جهان شمولى ارزش‌­هاى لیبرالى و ادعاى بى‌طرفى.

 اصول و آموزه های اسلامی در تقابل آشکار با این تلقی از لیبرالیسم است و این موضوع را در سه محور (آزادی، حق و خیر و فرد و جامعه) دنبال می کند . می توان لیبرالیسم را تعهد به مجموعه ای از باورها و ارزش های مبهم و کلی مانند آزادی و استقلال فرد دانست . ازاین رو، لیبرال ها به طور سنتی از کاپیتالیسم و بازار آزاد اقتصاد، مالکیت خصوصی، آزادی اندیشه و بیان و مذهب، حقوق و آزادی های سیاسی و محدود کردن حریم دولت دفاع کرده اند; گرچه در هر یک از این عرصه ها با اختلاف نظرهایی روبه رو هستیم، اما با تسامح می توان ادعا کرد که نحله های لیبرال، آزادی فرد را بالاترین ارزش سیاسی می دانند مالکیت خصوصی، آزادی های فردی، تساهل سیاسی و مذهبی و سیستم بازار آزاد از زمره ارزش های مورد تاکید لیبرال هاست; حال آنکه اگر در همه امور میزان خواست و رای اکثریت باشد.

 

مناسبت فروشی بنگاه های اقتصادی

رویای حمایت از مصرف کننده

غفور شیخی، کارشناس جامعه‌شناسی نیز در گفت‌وگو با جام‌جم دلایل مختلفی را برای این رفتار نامناسب بنگاه‌های اقتصادی بیان می‌کند. او می‌گوید: بخش فرهنگی بنگاه اقتصادی که شامل تعامل و رفتار اجتماعی، مدیریت، نیروی کار و قوانین است، منعکس از سه عامل است؛ وضعیت بازار، رفتار دولت و رفتار بنگاه‌های کلان.

آن‌طور که شیخی می‌گویدطرح وعده‌هایی که هیچ ضمانتی ندارد فراگیر شده و در چنین جامعه‌ای بنگاه‌های اقتصادی از این خلآ فرهنگی سوء‌استفاده می‌کنند.این جامعه‌شناس، مهم‌ترین تاثیر محقق نشدن وعده‌ها در فروش‌های مناسبتی را افزایش بی‌اعتمادی و ترویج دروغ و فریب در جامعه می‌داند.

شیخی می‌گوید: در بلند‌مدت بنگاه‌های اقتصادی از وعده‌های دروغ خود زیان می‌بینند زیرا وعده دروغ فقط قادر است در کوتاه مدت پول‌های سرگردان را جمع کند. او اگرچه نبود نظارت بر عملکرد بنگاه‌ها را زمینه‌ساز وعده‌های دروغ می‌داند، اما نبود حمایت از مصرف‌کننده و زمانبر بودن روند شکایت را هم عاملی معرفی می‌کند که سبب می‌شود تخلفات بنگاه‌های اقتصادی پیگیری نشود. با توجه به نظر کارشناسان باید برای کاهش آسیب وعده‌های پوچ برخی شرکت‌ها و سوء‌استفاده آنها از مناسبت‌های تقویم و آگاهی شهروندان تلاش کرد تا بدون تجزیه و تحلیل به تبلیغات اعتماد نکنند.

 

راه‌های کاهش فریب

برای آن‌که بنگاه‌های اقتصادی کمتر به تبلیغات دروغین در مناسبت‌های مختلف روی بیاورند، باید بخش نظارت اصناف تقویت شود. کارشناسان اصناف علاوه بر نظارت بر مسائل بهداشتی، تحقق وعده‌های تبلیغاتی بنگاه‌های اقتصادی را هم مد نظر داشته باشند. مستند‌سازی تبلیغات بنگاه‌های اقتصادی نیز باید در دستور‌کار قرار گیرد. وقتی شرکتی در سطح کشور وعده‌هایی می‌دهد، دولت باید این وعده‌ها را مستند‌سازی و مشخص کند چقدر از وعده‌ها عملی شده است. علاوه بر این فرهنگ مطالبه‌گری نیز باید در بین شهروندان گسترش پیدا کند.

منبع:

جام‌جم، روزنامه فرهنگی-اجتماعی صبح ایران (8خرداد1397) مناسبت‌فروشی، شماره پیاپی 5118، بخش جامعه، ص15

ادامه نوشته

معنویت (متن میزگرد تلویزیونی)

معنویت در جهان امروز. بخش 1 از3

سحر کوردی، برنامه تروسکه، 28 اردیبهشت 1397

5 ویژگی و شاخص معنویت:

1-اعتقاد به حداقل دو بعد جسمانی و روحانی انسان

2-معنابخشی و چارچوب نظری به انسان ببخشد

3-نوعی تنزّه و تقدس برای معنویت قائل بود

4- اتصال به وحی، چه کم و چه زیاد موجود باشد

5- التزام به رعایت یک سری اخلاقیات باشد

فیلم این بخش از عرایض را می توانید از اینجا نگاه کنید.کلیک.

بخش 2 از3

آسیب‌شناسی کمبود یا فقدان معنویت

تاریخ خطی، تکاملی و چرخشی بیانگر آن است که انسان امروزه به دنبال یافتن معانی و مفاهیم و دلایل است نه صرفاً دینمداری و تقلید. برجسته ترین آسیب کمبود معنویت در زندگی افسردگی و پوچ‌گرایی است

فیلم این بخش دوم از عرایض را هم می توان از اینجا نگاه کرد. کلیک.

بخش 3 از3

غفور شیخی، سحر کوردی، برنامه تروسکه، 28 اردیبهشت 1397

راهکارهای تقویت و افزایش معنویت در زندگی فردی و اجتماعی

1-اصل توأمان: اهتمام به بخش جسمی و روحی

2-اصل تعادل و وُسطی: خیرالامور اوسطها

3-اصل رضا: هدف کسب رضای الهی باشد

4-اصل توان: هر انسانی به اندازه توان و وسع خود. لایکلف الله نفسا الا وسعها

5-اصل جمع و جماعت: فرد در جمع و با دیگران و اجتماع باشد و از انزوا و فردگرایی افراطی بپرهیزد

6- اصل اتصال به وحی

فیلم بخش نهایی عرایض را می توان از اینجا نگاه کرد. کلیک.

باتشکر

سفید

چالش ها

عمده ترین دلایل و عوامل گرایش به چالش‌انگیزی و مشارکت چالشیان

 

1-هر نرم افزاری خاصیت‌ها و ویژگی‌های خود را به همراه دارد مثلاً تلگرام بحث برانگیزی، اینستا چالش‌سازی و فیس‌بوک دوستیابی و غیره.

2- برای هر جامعه تفریح، تنوع، تغییر، فان و غیره لازم است و نباید زیاد حساس شد بلکه باید به حساب طبیعی بودن گذاشت اما این تا زمانی قابل قبول است که اولا از حد معقول و نرمال جامعه نگذرد ثانیاً مشکلات قانونی و جرائم رایانه‌ای ایجاد نکند.

3- واگرایی علیه ساختار یکی از علل گرایش کاربران به چالش‌های مختلف است. مانند روزه‌ی سکوت سیاهپوستان در مقابل تبعیض نژادی. بسیاری از جوانان و کاربران نیز علیه سلطه‌ی فرهنگی اقتدارگرای آمرانه‌ی ساختار سنتی با چنین چالش‌های اینستاگرامی، واگرایی را به نمایش می‌گذارند.

4- همگرایی درون اعضایی نیز جهت نشان دادن همبستگی گروهی و ایجاد جو صمیمیت بین کاربران از دیگر عوامل و اهداف چالش‌برانگیزان است.

5- سنجش تاثیر و تاثّر. مدیران سیاسی و شبکه‌های مجازی هر از گاهی نماد و علائم و تلنگر و فرکانس‌هایی به جامعه می فرستند تا واکنش‌ها و نوع و میزان و علایق کاربران را سنجش کنند و سپس برای بعضی موارد برنامه ریزی نمایند. مثل چالش بوسه در جوامع مسلمان.

6-خلا داخلی و نبود تفریح و سرگرمی و اشتیاق کاربران به خودگردانی فرهنگی از دیگر عوامل موثر به نظر می رسد.

7- رده و رِنج سنی چالشیان عموماً نوجوانان و جوانان هستند که علاقه و جرات خودنمایشی دارند.

8-نمونه های تاریخی چالش‌سازی در گذشته نیز وجود داشته است مانند داستان محتسبی که شبانه بر در منزل فردی علامت می‌زند تا فردا با روشنی هوا به حسابش برسد و فردا می بیند که تمام درهای آن محله علامت خورده‌اند. یا چالش الله اکبرگویان شبهای بام‌های اوایل انقلاب از سوی مردم. قضیه سر به داران و ادعای همه به اینکه آنان قاتل مغولان بوده اند. انواع چالش و نمایش و رزم‌آزمایی که در اشعار نظامی و مولانا و... دیده می شود.

9- بجای چالش‌هراسی با شگردهای بومی‌سازی به سوی چالش‌سازی سالم و پویا پیش برویم. مانند چالش کتابخوانی، حفاظت از محیط زیست، اهتمام به آب و صدها باور و ارزش دیگر که امکان تبدیل به چالش و بهره گیری از فرصت‌ها را میدهد.

10- قائل به تفکیک و تقسیم بندی چالش‌ها باشیم مانند چالش‌های اختلالی (مانند نهنگ آبی)، تفریحی (مانند بسیاری از چالش‌های اینستا، آب بازی، پیاده شدن از ماشین خلاص و...)، ویژه (برنامه ریزی شده برای اهدافی خاص مانند راه رفتن/نرفتن گربه بر کتاب مقدس مسلمانان)، معمولی یا عمومی، تجاری-تبلیغی و نمایشی (مانند سطل آب یخ و...) و بدانیم که همه‌ی آنها خطرناک و از چالش به چاه افتادن نیستند.

 

هوشیاری در مقابل چالش‌ها

عمر چالش‌های دنیای مجازی اما زیاد نیست. کاربران فعال این دنیای رنگارنگ هربار دل به یک ایده و حرکت می‌بندند و به یک شکل خودشان را به نمایش می‌گذارند و می‌شوند یکی از حلقه‌های زنجیر! دوام این زنجیر اما کوتاه است؛ دقیق تر که بخواهید درست تا چالش بعدی، تا همان موقع که یک موج جدید، یک حرکت عجیب و دور از ذهن دیگر از راه برسد و مجازی بازها را با خودش همراه کند! عمر چالش‌های دنیای مجازی همین قدر کوتاه است؛ خصوصیتی که غفور شیخی ترجیح می‌دهد آن را مشخصه شبکه اجتماعی ای مثل اینستاگرام بداند.

این جامعه شناس و استاد دانشگاه به ما می‌گوید: هرکدام از شبکه‌های مجازی با یک خصوصیت شناخته می‌شوند، همان طور که خصوصیت تلگرام بحث برانگیزی و نقد است، یا خصوصیت فیسبوک دوست‌یابی است، اینستاگرام هم طوری طراحی شده که چالش برانگیز باشد.

شیخی اما تاکید می‌کند پشت سر خیلی از چالش‌ها گاهی یک برنامه ریزی و سازماندهی قوی قرار دارد و در موارد زیادی هم چالش، تنها به یک پدیده سطحی و کم‌عمق و کم اثر اشاره دارد.

منبع:

از چالش به چاله (10 اردیبهشت 1397) جام جم، ش 5095، ص17

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/3273714354788611753

 

ادامه نوشته

کالبدشکافی جماعت دعوت و اصلاح

در سطح منطقه جنوب غرب آسیا حداقل سه قدرت اصلی وجود دارد که هر دو دارای سه وجه ایدئولوژیک، نظامی و مالی هستند.

1-وهابیت با مرکزیت عربستان و پشتوانه‌ی آل‌سعود و تغذیه‌ی علمای سلفی و امرای شیخ‌نشین

2- اخوان با مرکزیت مصر و پشتوانه‌ی قطر و تغذیه‌ی ترکیه و اساتید میانه‌رو و روشنفکران دینی

3- تشیع با مرکزیت ایران و پشتوانه‌ی عراق و تغذیه علمای شیعه و مراجع تقلید

به همین نسبت و ترتیب، در درون ایران، بخش سنّی‌نشینان نیز حداقل سه گرایش شاخص مذهبی وجود دارند

1-وهابیت با مرکزیت جنوب و جنوب شرق ایران به ویژه هرمزگان و بلوچستان که دارای رویکرد تبلیغی-سلفی و جهادی است.

2-اخوان با مرکزیت شمال غرب و غرب به ویژه کردستان و سپس فارس و خراسان و بندرعباس که دارای رویکرد اعتدالی- اصلاحی و تعامل با دولت‌هاست.

3- مکتب قرآن با مرکزیت شمال غرب و غرب به ویژه کردستان و آذربایجان غربی که دارای رویکرد تزکیه‌ای- اقتصادی و غیرسیاسی است.

تحلیل فراز و فرود اخوان در ایران بدون در نظرگرفتن وضعیت وهابیت و مکتب قرآن چندان منطقی نیست. به این معنا که تفکر وهابیت برای ایران و اهداف آن در داخل و در منطقه خطرناک و تهاجمی است. تفکر مکتب قرآن اصلی یا مرکزی از بعد از انشقاق که سر سازگاری و مشارکت سیاسی نداشته نیز چندان مقبول و مطبوع پایتخت‌نشینان نیست. اخوان که در مصر برای مقابله‌ی فرهنگی با سلطه‌ی غیراسلامی شکل گرفت در سوریه به ویژه بعد از عطار و حوی رنگ‌و‌بوی مقابله‌ی با دولت به خود گرفت اما در ایران اخوان، دور و نزدیک همواره با دولت‌ها همراه بوده و خیزهای متعددی برای کسب قدرت مدیریتی، کرسی مجلس، پست اجرایی و رایزنی سیاسی داشته است. پیش‌تر که برگردیم قابل اشاره است که در دهه50 میلادی، اخوان دفاتر زیادی در لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان دایر نمود و در ایران همکاری نزدیکی با فدائیان اسلام داشت که ...

ادامه نوشته

نه به طبقه مسئولان

«نه به طبقه‌ی مسئولان»

مصاحبه‌ی روزنامه‌ی جام‌جم با

-پرویز فتاح (رئیس کمیته‌ی امداد)

-غفور شیخی (جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی)

-اسدا... عباسی، عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی

...

رئیس کمیته امداد در بخشی از سخنانش به زندگی اشرافی برخی مسئولان اشاره کرد و گفت: سبک زندگی دور از الگوی ایرانی ـ اسلامی از محل‌های تولید فقر است و افزون بر اینها زندگی اشرافی برخی مسئولان بیش از هر مساله‌ای به فقر دامن می‌زند و نمک بر زخم نیازمندان می‌پاشد.

 

کاهش سرمایه اجتماعی

تعاریف بسیاری از مسئولان در جامعه وجود دارد، اما شاید ساده‌ترینش این باشد که مسئول فردی است از خود مردم، برای انجام یک‌سری از امورات {در مدت زمان مشخصی}، اختیارات قانونی دارد. اما مسئولان با تهدیدهای فراوانی در دوران مسئولیتشان روبه رو می‌شوند،‌ تهدید‌هایی که برخی را به زانو در می‌آورد.

غفور شیخی، جامعه شناس معتقد است مهم‌ترین تهدید یا آفت مسئولان به نحوه انتخاب آنها برمی‌گردد. نحوه انتخابی که اگر بر‌اساس سیاست، روابط یا منافع باشد، می‌تواند بسیار مخرب باشد.

او به جام‌جم می‌گوید: ضعف نظارت بر عملکرد مسئولان می‌تواند به اعتماد عمومی مردم ضربه وارد کند. خیلی از مردم انتظار برخورد با مسئولان خاطی را دارند و شاهد این هستند که کمتر برخوردی با این افراد می‌شود.

این جامعه‌شناس از خودپنهانی و لاپوشانی به عنوان دو آفت دیگر نام می‌برد و می‌افزاید: برخی از این افراد می‌آیند زیر چتر نظام و منتقدان نوع زندگی‌شان را با برچسب‌های مختلف تهدید می‌کنند. به این مفهوم که از آبروی نظام برای منافع خودشان خرج می‌کنند.

 

ظهور طبقه مسئولان!

آن‌طور که شیخی می‌گوید با همه این موارد و آفت‌ها حالا در جامعه ایرانی شاهد ظهور طبقه اجتماعی تازه‌ای هستیم به نام طبقه مسئولان! نه طبقه مرفه و اشرافی هستند که اصلا نمی‌خواهند با برچسب چنین طبقه‌ای شناخته شوند و نه نوع سبک زندگی‌شان نشان از تعلقشان به طبقه کارگر {عموم} دارد.

اما این‌آفت‌ها در نوع زندگی این افراد چه خدشه‌ای به عموم مردم وارد می‌کند‌ آن هم در شرایطی که این روزها فضای مجازی همچون آینه‌ای از رفتار آنها در جامعه است؟

به گفته شیخی، دیدگاه مردم نسبت به این طبقه از مسئولان همواره با 1-ترس، 2-بی‌اعتمادی، 3-حرص و حسرت و 4-فرصت انتقام همراه است. این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد:‌ اگر مورد اخلاقی از یک مسئول دیده شود باعث غوغایی در فضای مجازی می‌شود. چرا که مردم جامعه این فرصت را غنیمت می‌شمارند تا همه بی‌اعتمادی شان را در آنجا جبران کنند.

مسئولان می‌روند و مدیران دیگری جای آنها را می‌گیرند، اما در این میان آنچه باقی می‌ماند اثراتی است که از دوره مسئولیت باقی می‌ماند.

به گفته شیخی، سبک زندگی اشرافی و تخلف از قانون مسئولان سبب بی‌اعتمادی عمومی جامعه می‌شود. در نتیجه،‌ این بی‌اعتمادی به کاهش سرمایه اجتماعی منجر می‌شود. به این مفهوم که روز به روز فاصله و شکاف بین مردم و مسئولان بیشتر می‌شود.

او به پدیده تازه‌ای در این میان هم اشاره دارد. این جامعه‌شناس به جام‌جم می‌گوید: در این میان با پدیده‌ای جدید رو‌به‌رو هستیم به نام تازه به دوران رسیده‌ها که جولانگاهشان اتفاقا در همان فضای مجازی هم است. آقازاده‌ها و افرادی که این روزها در فضای مجازی به کنایه از آنها به عنوان ژن‌های خوب یاد می‌شود از این دست افراد هستند. آن‌طور که شیخی می‌گوید آنها ویژه‌خوارند و گمان می‌کنند چون فرزند فلان مسئول هستند حق دارند از رانت استفاده کنند. همین افراد نمونه بارزی است از ناامیدی اجتماعی مردم برای نبود اراده برای مبارزه با فساد مسئولان.

اسدا... عباسی، عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به کلید خوردن «طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان» به جام‌جم می‌گوید:‌ در طرحی که جمعی از نمایندگان آن را تدوین کرده‌اند، آورده شده افرادی مثل رئیس‌جمهور، معاون، مشاوران، استانداران، فرمانداران و نمایندگان مجلس تمامی اموال خود را که پیش از تصدی پست یا پس از آن کسب کرده‌اند، باید اعلام کنند.

به گفته عباسی، مردم تبعیض را نمی‌پذیرند و همواره به دنبال عدالت هستند و وقتی می‌بینند افرادی که منصب و مسئولیتی دارند بعد از پایان مسئولیت به زندگی اشرافی روی آورده‌اند، دلسرد می‌شوند...

 

منبع

-نه به طبقه مسئولان (12 اسفند 1396)، جام جم، شماره 5058، صفحه17

یا

-شیخی، غفور و اسماعیلی، میثم (1396) نه به طبقه مسئولان، روزنامه‌ی سراسری جام‌جم، سال 18، شماره 5058، ص 17، دوازدهم اسفند، شناسه 3202373112506867800

لینک کوتاه

http://jjo.ir/ddthnogu

سردار از دریچه اهل قلم

سردار از دریچه اهل قلم

سُبْحَانَكَ لَاعِلْمَ لَنَا إِلَّا مَاعَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيم وَالصَّلَوه وَالسَّلامُ عَلَی رَسوُلِ الاَمینِ وَ عَلَی آلِهِ وَ اَصحَابِهِ وَ اَتبَاعِهِ اَجمَعین اِلَی یَومِ الدّین.

جای بسی خوش‌وقتی و خوش‌حالی است که وظیفه‌ی خطیر تقدیر و تقریظ بر اثر مبارکِ مجموعه‌ی مقالاتِ همایش سردار عزیزخان بر این اقل و احقر گماشته شده و هم‌دم با مجتهدالشعراء قاآنی شیرازی می‌سراییم که:

گفتا پس‌ از ولای خدا و رسول و آل ... از مردمان عزیزترت‌ کیست در نظر؟

گفتم توگرچه هستی چون جانِ برم عزیز ... مهر عزیز خان بود از تو عزیزتر

یزدان گذاشت نام ترا از ازل، عزیز ... نامی که او گذارد اینسان کند اثر.

و اما بحث و فحصِ مسائل و مناقب اشخاصِ تاریخ‌ساز به ویژه در گذر و نظر زمان، نیاز مبرم و ملزم به نگاه تاریخ اجتماعیِ بستر آن ظهور و افول‌ها دارد از این رو اشارت و نظارتی مجمل بر تاریخ جهان و ایرانِ دوره‌ی سردار عزیزخان می‌اندازیم:

به هنگام ظهور و حضور سردار، اوضاع جهان آبستن تغییرات سریع و بدیعی بود که جایگاه و پایگاه آینده‌ی ملل و دول را بر این دایره‌ی دوّار قدرت‌گیری و قدرت‌نمایی رقم می‌زد. ما ایرانیان در موقعیّت و زمان قابل قبولی قرار داشتیم. همزمان با حکم سرداریِ عزیزخان بود که فرانکلین پیرس (بعد از میلارد فیلمور در ۱۲۲۹ تا ۱۲۳۱خورشیدی و دوران سلطنت ناصر الدین شاه قجر و گشایش دارالفنون) در 1852به عنوان چهاردهمین رئیس‌جمهور آمریکا از دموکرات‌ها انتخاب شد و حیات حزب ویگ پایان یافت و رویکرد تشکیل دولت-ملّت‌های مبتنی بر دموکراسی از نوع رای‌گیری‌ها در بورس و کورس افتاد و خط‌کش‌ها بر روی نقشه به جان امپراطوری‌ها افتادند و ده‌ها کشور قد و نیم قد شکل گرفتند.

در فرانسه، چارلز لوئیس بناپارت (ناپلئونIII) از ۱۸۴۹ تا ۱۸۵۲ رئیس‌جمهور بود و از ۱۸۵۲ تا ۱۸۷۰ تحت عنوان «ناپلئون سوّم» امپراتور این کشور شد و قانون اساسی مصوّب گردید. پس از جنگ کریمه و اتریش، شکوه و اعتبار سیاسی آنها به عنوان حامی ملت‌ها به اوج رسید. غرب‌رفتگان قجری و تحصیل‌کرده‌های درباری قوانین مصوب فرانسه را نقطه عطف پیشرفت دول و مشارفت ملل می‌دانستند.

همزمان با دارالفنون عزیزخان است که قدیمی‌ترین دانشگاه استرالیا، دانشگاه سیدنی افتتاح شد. چارلز دیکنزِ صاحب سبک جهانی40 ساله شد و در ایالات متحده و شهر نیویورک، اولین حمام عمومی و در بریتانیا و شهر لندن، اولین توالت عمومی زنان افتتاح گردید. دانشمندان علوم پایه و طبیعی یکی بعد از دیگری ظهور می‌کردند. جدا از تاثیرگذاری آمریکا، بریتانیا، فرانسه، شوروی سابق و روسیه‌ی لاحق در آن طرف آب، دوران سردار همزمان با پایانِ قدرت بدرخان پاشا (پدر ملّی‌گرایی کوردی که در امپراطوری عثمانی پرچم استقلال را برافراشت) در کردستان ترکیه کنونی بود که توسط لشکرکشی و همدستی تورک‌ها و برادرزاده اش به قصد جانشینی، ساقط و سپس فریب‌خورده نیز اعدام شد.

اما اوضاع داخلی ایران، یارای حرکت با این شتابِ پیشرفت بیرون را نداشت. هرچه تمدن، کهن‌تر چسبندگی بازوان سنّت‌ِ خواهانِ تسلّط و حرکت تلوتلوخوران بیشتر می‌شود مادامی که مدیریت دوراندیش و باظرفیت و منعطف و کارامد بر مسند کار نباشد. تاریخ تفکّر این سرزمین کهن، زخماسیب‌‌های آشکاری را واگویه می‌کند که اولاً و غالباً مرام رفاقت و مروّت وفاقت در بین ما ایرانی‌ها به ویژه در حوزه‌ی سیاست و کیاست بغایت ضعیف و نحیف و مصداق حَاميهَا حَراميهَا بوده است که ليسَ لِلبَحرِ جارٌ و لا للمَلِكِ صَديقٌ و لا للعافِيَةِ ثَمَنٌ (دريا، همسايگی نمی‌فهمد و پادشاه، دوستى را نشاید و عافيت، قيمت ندارد!) از این رو هرگاه استَولَى اللِّئامُ اضطَهِدَ الكِرامُ موجب عزیمت نخبگان و عزلت کریمان شده است. در یک کلام، بدسگالی و ناپاکی با هم، نه تنها مانع پیشرفت یک نفر، تفکر یا همگرایی و هم‌افزایی تیم‌هاست بلکه دافع توسعه‌ی یک کشور و ملّت هم است چون آفةُ المُلوكِ سُوءُ السِّيرَةِ، آفةُ الوُزَراءِ خُبثُ السَّريرَةِ آفت شاهان، بدرفتارى است و آفت وزيران، بد سگالى که سردار، گرفتار این هر دو آسیب فرادستان، اطرافیان، زیردستان و حتّی دوردستانش بود.

ثانیاً و مکرراً تاریخ و تذکره‌ی شیر‌زنان و بزرگ‌مردان این سرزمین، شارژی و گزینشی بوده است. به این معنا که هر آنچه متناسب و متوازنِ سلایق زَرمداران و علایق زورمندان و طرایق تزویریان بوده به عنوان سرلوحه و سرمایه، برجسته شده و به خورد نظام آموزشی و فرهنگی و رسانه‌ای داده شده است و می‌شود و این سبب کج و معوج شدن هیکل تاریخ یک کشور با ده‌ها ملّیت-قوم اصیل و جلیل گردیده که ممانعت از تشعشعات انوار رجال الاکراد یکی از این گزینش‌های اختیاری بوده است که برپایی موفقیت‌آمیز این همایش به همّت آقای محمدآوات دکاندار و زعامت کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی دور چهارم شهر بوکان و دبیری دکتر عبدالهی دانشمند و قلم‌فرسایی و درّافشانی محققان و مدققان دلسوز، برگ‌هایی سیمین بر آگاهیمان از تاریخ افزوده و می‌افزاید و پرده‌های زرینی از برخی اسرار و ناگفته‌های دیارمان برداشته و می‌دارد.

مجموعه مقالاتی که هر یک با درایت و صلاحیت، نگاشته شده‌اند و هر یک گوشواره‌ای از کاخ و تاخ سترگ تاریخ سردار را رونمایی و عیان العوام کرده‌اند و بسی جای تقدیر و تشکر و دستمریزاد دارد. جغرافیای تاریخیِ ظهور و تراش این نگین ناب مورد توجه زمانی و توتونچی قرار گرفته که به محض ورود به عمارتِ مباحث از دالان بررسی‌های ابعاد شخصیتی سردار توسط کریمیان سردشتی به شاه‌بیت عزیزا بیا تا عزیزت کنم، عزیزان ایران کنیزت کنم بر می‌خوریم و از سرسرای اهتمام ارزشمند کتاب‌شناسی سردار از سوی پرویز و سهیلا راد و جناب شجاعی می‌گذریم و به دو ایوانیِ دکتر پیروتی اقدم می‌رسیم که در آن به جایگاه نظامی-سیاسی سردار و فرزندانش و نقش نخبگی ایلی وی پرداخته می‌شود. خصال صلابت، لیاقت، ملایمت، مشورت، تبعیض‌گریزی و دانش‌اندوزی سردار زیبنده‌ی تالار علون‌آبادی است. باباخانی و ترابی، هر کدام، مستند و مستدل، به نقش آبگینه‌ی سردار در حوضخانه‌ی سیاست داخله و خارجه‌ی عصر قجر اشارات ظریف و زیبا نموده‌اند. تزئینات تحلیل جامعه‌شناختی غلامی، چشم‌اندازی وسیع از ستاد شکل‌گیری دولت-ملت و میدان رزم ارتش در مقابل دیدگان خواننده و بیننده ترسیم می‌کند. زیبندگی گنبد و گلدسته‌ی مصلای تعامل مذهبی از هادیان و مظفری چشم و دل سردار و هر صلح‌جوی وحدت‌گرایی را می‌نوازد. سپس اساتید خمسه‌ی مسلّم خلق تندیس‌های ناموران، دکتر صالحیان، دکتر نوری، عباس‌زاده، احمد و محمد احمدیان تالار انجمن را با نقش و مشارکت نخبگان، علماء، شعراء، فقها و ادبا و سپهسالاران از قیومیت افلاطونی تا رعایای قشونی و إلیت‌های محلّی و فارغ‌التحصیلان حجره‌ای آراسته‌اند. مقبره الشعرای حسن‌زاده و موزه‌ی نسخ خطی و پیشنهاد مرکز اسناد عبدلی در منتهی الیه باغ عمارت سردار، خستگی یک بازدید طولانی تاریخی را از تن به در می‌کنند. هنگام دورشدن از این بازدید علمی به وضوح راه‌کارهای مرمتی آثار سرداران از سوی آبام و معروفی‌اقدم پیرامون حوضخانه و برج‌های شش‌وجهی گرفته تا طاق‌نماهای چهارگانه و خروج بسیج را الزامی می‌نماید.

در خاتمه، امیدواریم همگان مشمول اجر و برکات باقیات الصالحاتی باشیم که آیندگان دعای خیرمان گویند و خشت‌هایی ثقیل و ثمین بر آن بیفزایند و نگاهبان عزت و حرمت تاریخ سرزمین‌مان باشند تا بمثابه و مشابه چراغی پیش‌ و پس‌افروز از آزمودنِ خطاها مصون بدارد چرا که تاریخ در صورت آگاهی و فرّهی می‌تواند موتور محرّکه‌ و گنجینه‌ی درّاکه یا پرتگاه تهلکه باشد و این بستگی به باروری شعور یا تداوم قصورِ «مردم اکنون» دارد. تقدیر و تقریظ را چنین مختوم به لاک و مهر شیخی می‌کنم که خَيرُ الاُمَراءِ مَن كانَ على نفسِهِ أميراً (بهترين اميران، كسى است كه بر نفس خود امير باشد)

والسلام علیکم و رحمه الله. تیرماه سنه 1396. بوکان. غفور شیخی (جامعه شناس و پژوهشگر).

دانلود این متن، در محیط word کلیک فرمایید.

اعتباد کارگری!


📌اعتیاد کارگری بخشی از اعتیاد حوزه‌ی صنعت است
📌کارگران، بیشتر مصرف کننده مواد سنتی‌اند
📌در ارائه آمار بە تفکیک زرنگیم اما در عمل برای پیشگیری و درمان کلی‌گویی می‌کنیم
📌هیچ چیز در جامعه ما بعید نیست
📌برونداد تضاد و نابرابری، بیشتر خشم و عصبانیت است تا اعتیاد
📌بهبود معیشت کارگر اولین و بهترین راهکار پیشنهادیست
📌موادفروش انگل جامعه است. فرهنگ‌سازی شود.
📌مافیای مواد، پیمانکاری و انحصاری شده است
📌با چسبیدن به یقه کارگر راه به جایی نمی‌بریم...

ادامه نوشته

سیاست رسانه و مخاطب شناسی در مناطق کوردنشین

اصلی ترین کارکرد و هدف اولیه ی رسانه تحت تاثیر قرار دادن مخاطب و تغییر در پندار و کردار اوست که بعضی از رسانه ها به صورت مستقیم و آشکار (مثلا با صدور بیانیه، نقد و بررسی، توصیه ها و...) و برخی غیرمستقیم و پنهان (مثلا با تاکید بر نشر خبر، پخش فیلم های گزینشی و...) این را دنبال و اجرا می کنند.

✅مرحله ی اول- ساختار و سرچشمه
منبع محتوایی و مجوزی و نظارتی اکثریت رسانه های داخلی، مشخص و معیّن است. روش پردازش و انتقال آنها ممکن است اندکی متفاوت و متنوّع باشد.
هر لحظه مانند ترمینال های بسیار پرتردد عمل می کند که در این میان محتوامسافرهای غیرمجاز فیلتر، سانسور، حذف یا تغییر مسیر داده می شوند.

✅مرحله دوم- ابزار و نوع رسانه
تمام انواع آنچه که یارای تولید و انتقال و نشر و بازنشر محتوا و پیام (چندرسانه ای، نوشتاری، تصویری و...) را داشته باشد مدنظر است.
محتواها در ترمینال فوق که اشاره شد اکنون هر یک سوار بر ابزار ویژه ی خود می گردد و این مسیر انتقال را می پیماید.

✅مرحله سوم- مخاطب وگیرنده
هر کدام از این محتوامسافرها بعد از تولید (مرحله اول) و طی مسیر انتقال (مرحله ی دوم)، به محض رونمایی، تبدیل به یک بذر و تخم می شود که می تواند در لحظه تبدیل به درخت بلندبالای لوبیای سحرآمیز شود یا بعد از چند لحظه در چاله ی سیاه فراموشی، دفن گردد یا به دست نگهبان کهنسال آرشیو و بایگانی سپرده شود.
در تمام آنها، از حاصل این تولید، انتقال و اصابت، مفهوم «اثر و تاثیر» مشترک است.

✅مرحله چهارم- گزینش، چینش، نسبیت
گرایش غالبی دست اندرکاران رسانه و مخاطبان، گزینش اخبار و اطلاعات و پیام هاست. نوع چینش محتوا و بکارگیری کلمات و اصطلاحات و مفاهیم و ترکیب آنها با چاشنیِ انواع فرمت های تصویری و... حائز اهمیت است.
📌ممکن است یک رسانه، ادعای خط مشی مستقل داشته باشد اما با گزینش پیام هایی خاص – مثلاً هر آنچه مربوط به فلان شخصیت یا نماینده ی مجلس یا مسئول باشد- و سپس مهارت ها و ترفندهای چینش کلمات و مفاهیم آن، ایماژی ویژه و تصویری از قبل تعیین شده را متبادر نماید.

✅مرحله پنجم- تجانس و تنوّع صدا
هر چه چندصدایی رسانه ها در یک جامعه بیشتر باشد معمولاً حوزه ی نقد و تحلیل و چالش ها هم تقویت می شود و تک صدایی یا صدای غالب به دنبال تاثیرگذاری بر مخاطبان منفعل است.
📌مثلاً اگر در شهرستان بوکان چندین رسانه از درون و دلِ مردمِ جامعه، طیف ها و گرایش ها و احزابِ مختلف مشغول به کار و خدمت باشند دیگر یک سایت مشخص یا یک کانال وابسته نمی تواند با گزینش و چینش (مرحله ی چهار)، جولانِ هدفمند ارائه دهد و خط مشی با ادعا و محتوا همخوانی و همسویی نداشته باشد.
پول، رانت و امتیاز و روابط بر این قضیه تاثیرگذارست.

✅مرحله ششم- مخاطب شناسی
بخشی از جامعه همان مخاطب فعالی است که دارای ویژگی های انتخاب گرایِ گزینشی، هدف گرایِ سودمند، حساسیت گرایِ درگیر و حتّی مقاومت گرای تاثیرپذیر نسبی هستند.
مناطق کوردنشین از این لحاظ دارای اهمیت ویژه خبری و اطلاع رسانی و حوزه ی کار رسانه ای است چرا که این برجسته سازی پیام ها و اطلاعات، حداقل در پنج مورد زیر به وفور دیده می شود و استفاده می گردد:
1- اهمیت رویدادها: رسانه ها بعضي رويدادها يا فعاليت‌ها را پراهميت و آنها را بارز مي‌سازند.
2- پوشش متفاوت: از نظر تحلیل محتوا، بسیاری از موضوعات و واژگان در این مناطق، مورد بحث و پوشش قرار نمی‌گیرند.
3- موضوعات قالب‌دار و کلیشه‌ای در این مناطق زیاد است.
4- زبان: زبان مورد استفاده اغلب رسانه‌ها در این مناطق فارسی است که مي‌تواند دو یا چند زبانه گردند و مخاطب را به سوی کوردی آموزی و کوردی خوانی نیز سوق دهند.
5- اظهارات اشخاص: رسانه های مناطق کوردنشین بیش از حد معمول وابسته ی اظهارات مسئولین، اشخاص معروف و معتبر هستند و این نقش و جایگاه «جریان سازی» و «تفکرگرایی» و «برساخت گرایی» را کمرنگ و سست می کند...

ادامه نوشته

منگنه‌ی معیشت و امنیّت در مناطق کوردنشین

درامد
معیشت در ساده‌ترین تعریف به سبدمعیشتی برمی‌گردد که عبارت است از تأمین هزینه‌های اصلی و اولیه‌ی یک خانوار اعم از نرخ مسکن، تغذیه، بهداشت و درمان، آموزش و اقلام موثر دیگر که امکان یک زندگی آبرومندانه را فراهم سازد. این به معنای نادیده گرفتن سبد مطلوب یا قناعت به وضع موجود یا به فراموشی سپردن معیشت پایدار نیست.
در طرف دیگر، شاید بتوان ساده‌ترین تعریف امنیّت را نبود تهدید و هراس با کنترل عوامل موثر بر برهم‌زدن آرامش در ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی و... دانست.

✅الف- وضعیت معیشت
جدیدترین تغییرات نرخ بیکاری در ایران به میزان حدود 21درصد برآورد شده و سیر صعودی داشته است.
استان لرستان عنوان بیشترین دارنده جمعیت بیکار
بعد از آن استان ایلام با 2/19 درصد
پایین‌ترین نرخ بیکاری با 7/7 درصد در استان خراسان جنوبی
زنجان با حدود 37درصد بالاترین نسبت اشتغال
سیستان و بلوچستان با حدود 25درصد پایین‌ترین نسبت اشتغال را دارد.
نسبت اشتغال در کل کشور حدود 33درصد است.
در بخش صنعت، استان قم با 6/43 درصد بیشترین و استان کرمانشاه با حدود 19درصد کمترین درصد شاغلان را به خود اختصاص داده‌اند.
استان کردستان با حدود 18درصد در رتبه سوم بیکاری کشور قرار دارد.
حدود 40درصد جمعیت کشور تحت هیچ‌گونه پوشش بیمه‌ی اجتماعی نیستند و مناطق کوردنشین نیز از این وضعیت مستثنی نیستند.

✅ب- وضعیت امنیّت
هرچند نمی‌توان تمام انواع و جنبه‌های امنیّت را در نبود جنگ داخلی محدود کرد اما قاطعانه می‌توان اظهار داشت که با توجّه به وضعیت مشابه کشورهای منطقه، بارش رسانه‌های معاند، مواضع ضدسرمایه‌داری و ضدسلطه‌گری ایران در جهان و همچنین اقرار خود مردم، وضعیت امنیّت بسیار مطلوب می‌باشد.
در مناطق کوردنشین، امنیّت مفهومی پیچیده‌تر و حساس‌تر به خود گرفته است و آن هم حداقل به دو دلیل است:
اول-نحوه‌ی عمل برخی مسئولین داخلی که برای تداوم قدرت و مشروعیت خود از نظام مایه گذاشته‌اند و با کوچک‌ترین مطالبات مردمی یا پوشش کم‌کاری‌های خود با برچسب و تهدید امنیّتی برخورد داشته‌اند یا چنان وانمود کرده‌اند.
کوردبودن و سنّی‌بودن همواره بعنوان تهدیدی بالقوّه برای کلیت ایران، آگاهانه یا ناآگاهانه تبلیغ شده است.
جدا از امتیازگیری این عده‌ی سوءاستفاده کننده از پایتخت، تمامی شاخص‌ها بیانگر ردّ این مدعای هراسناکی مناطق کوردنشین‌اند.
دوم- وجود احزاب خارجی و مرزهای مشترک طولانی با کشورهای دیگر و انگشت‌نهادن قدرت‌های جهانی بر این مناطق.

✅پ- ارتباط معیشت و امنیّت
غالب‌ترین وجه آن این است که هرچه وضعیت معیشت بهتر و مطلوب‌تر باشد وضعیت امنیّت نیز افزایش می‌یابد و برعکس.
نحوه‌ی گزینش و انتخاب و موضع‌گیری مردم ممکن است با آگاهی از برنامه‌های کلان منطقه‌ای، امنیّت بیش از پیش از سوی خود مردم، حفاظت و پاس‌داری شود.
📌اکنون مناطق کوردنشین در بین این منگنه قرار گرفته‌اند که بلحاظ معیشتی دچار مشکلات عدیده هستند و بلحاظ امنیّتی دچار دیدگاه غیرواقع‌گرایانه و غیرقابل اعتماد هستند. در این ابهام و غیرشفافیت ممکن است هر نوع فعالیت مدنی، مطالبه‌گری معیشتی، حتی درخواست عمل کردن به قوانین مسکوت، برچسب امنیّتی بخورد و همین دستاویز سوءاستفاده برای تبلیغات رسانه‌ای معاندان خارجی یا پرونده‌سازی برخی نااهلان داخلی قرار گیرد.
📌نمی‌توان ادعا نمود که تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی مردمی، به معنای تلاش در راستای مخدوش کردن امنیّت در منطقه و یا باز کردن راه برای نفوذ بیگانگان است.
📌مناطق کوردنشین در عمل با وجود همه‌ی بی‌مهری‌ها ثابت کرده‌اند که آگاهانه ایران را دوست دارند و مجدّانه پاس‌داری می‌کنند و حتّی در بحرانی‌ترین شرایط اقتصادی- سیاسی متوسّل به اعمال احساسی و واردساختن هزینه به کشور نشده‌اند.

✅ت- راهکارها و پیشنهادها
برای مدیریت بلندمدت اوضاع و نه تسکین موضعی و موقتی می‌توان راهکارها و پیشنهادهای عملیاتی ذیل را ارائه نمود:
1-با مفاسد اقتصادی، ویژه‌خوارها و مختلسان برخورد جدّی قضایی و علنی و رسانه‌ای شود.
2-ساماندهی سازوکار بانکی کشور در راستای خدمت‌رسانی به تقویت تولید داخلی و تشویق سرمایه‌گذاری و کاهش سود وام‌ها و تسهیلات
3- اشتغال‌زایی با پشتوانه‌ی جذب سرمایه‌گذاری
4- واگذاری مدیریت‌های کلانی و میانی مناطق کوردنشین به متخصصان بومی و اعتماد به تفویض اختیار به آنان در راستای شناسایی مشکلات، ارائه راهکارها و اجرایی کردن برنامه‌های موفقیت‌آمیز

ادامه نوشته

زندگی نامه و اندیشه تورستین وبلن

تورستین وبلن فرزند یک خانواده نروژی مهاجر، در 30 ژوئیه 1857 در مزرعه ویسکانسین آمریکا زاده شد. او ششمین فرزند از دوازده فرزند خانواده بود. پدر و مادرش، دهقانانی اجاره‌کار بودند و سخت کار می‌کردند. هنگامی که تورستاین هشت ساله، بود. خانواده‌اش به مزرعه‌ای بزرگ‌تر در مرغزارهای ناحیه ولینگ در مینیسوتا نقل مکان کردند. در آنجا آن‌ها ناچار شدند نیمی از زمین‌شان را برای پرداخت بهره به رباخواران بفروشند. خانواده تورستاین با سخت‌کوشی و قناعت به‌تدریج از مزرعه‌داران با کفایت و ثروتمند شدند. وبلن در هفده‌سالگی به مدرسه عالی کارتن وارد شد که مدرسه با تعلیمات انجیلی مسیحی بود. موضوعاتی که بر تدریس آن‌ها در کارلتن تأکید می‌شد عبارت بودند از: ادبیات کلاسیک یونان و روم و فلسفه اخلاق و دین. وبلن در بیست‌سالگی به کالج کارلتن وارد شد و در سال 1880 از آنجا فارغ‌التحصیل شد. وبلن بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی، در مدرسه عالی مونونا، در مدیسن ویسکانسین، که مدرسه‌ای نروژی بود، به تدریس مشغول شدوی سپس به دانشگاه هاپکینز رفت و به تحصیل فلسفه پرداخت. او پس از یک‌سال تحصیل در دانشگاه هاپکینز و بدون اخذ مدرک، به شوق تحصیل فلسفه زیر نظر پدر روحانی، نوح پورتر، رئیس دانشگاه، به دانشگاه ییل نقل مکان کرد. وبلن در سال 1884، پس از دفاع از رساله‌اش با عنوان "دلایل اخلاقی نظریه جزا"، مدرک دکترایش را گرفت. وی در سال 1891، برای تحصیلات تکمیلی در رشته علوم اجتماعی وارد دانشگاه کورنل شد. در دانشگاه شیکاگو به مدت

ادامه نوشته

بررسي نوین انديشه هاي اميل دوركيم

بررسي انديشه هاي اميل دوركيم

از لحاظ چيستي جامعه (ساختار /عامليت)

تضادگرا/توافق گرا(معتقد به نظم يا تغيير)

ايدآليست/ رئاليست / ماترياليست

انتقادي/ تفسيري /پوزيتويستي

قربان قیسوندی

ارشد علوم اجتماعي (پژوهشگري ) دانشگاه آزاد واحد سنندج . كارشناس مسئول تشكلات كارگري و كارفرمائي - مسئول حوزه مديريت اداره كل تعاون ، كار و رفاه اجتماعي استان كردستان  پاييز 11396–ayanghorban1361@gmail.com

جامعه شناسي يكي از رشته هاي علوم اجتماعي است كه براي سياست گذاري هاي خرد و كلان جامعه دست به تبيين پديده هاي اجتماعي مي زند، بنابراين هر كدام از تحليل هاي اجتماعي خواه ناخواه بر اساس يك نظريه اجتماعي به معناي عام كلمه انجام مي شود. نكته مهم اينكه هر نظريه مبتني بر مباني و اصول موضوعه ويژه ی خود و به كار گيري آن نظريه در محيط اجتماعي و فرهنگي كه نظريه در آن شكل گرفته است راه گشا و در محيط بيگانه با نظريه مشكل آفرين و گه گاه رهن خواهد بود(مدقق، 1392).

يكي از نظريه پردازان مهم و تاثر گذار در علوم اجتماعي اميل دوركيم فرانسوي (1858-1917) است كه نظرياتش چه در زمان حيات و چه پس از آن تأثرات بسياري بر روي علوم انساني مدرن و سياست گذاري هاي مبتني بر آن داشته است به اعتراف بسياري از جامعه شناسان، ماركس، دوركيم و وبر چارچوبه اساسي نظريات جامعه شناسي را بنا نهاده اند و جامعه شناسان ديگر، به گونه اي دنباله رو اين بنيانگذاران بوده اند (هيوز،1369: 63، به نقل از مدقق، 1392). دوركيم توانست بر خلاف اسلاف خود به جامعه شناسي مشروعيت بخشيد و همچنين چارچوبكلي براي تحليل ساختاري وكاركردي در جامعه شناسي فراهم آورد. وي بر بهره گيري از روش تجربي در جامعه شناسي تأكيد داشت و معتقد بود در اين صورت است كه جامعه شناسي مي تواند به درستي يك علم باشد.

به همين جهت است كه دوركيم با عناوين چون پدر كاركردگرايي، پدر جامعه شناسي فرانسه، بنيانگذار جامعه شناسي نوين و نخستين استاد كرسي جامعه شناسي آشكارا سهمي عمده...

ادامه نوشته

عوامل اجتماعی موثر بر پيدايش و گسترش كودكان كار خياباني (بخش1)

قربان قیسوندی

همه ی کودکان حق دارند از شرایط خوب زندگی برخوردار باشند . حق دارند بازی کنند؛ آموزش ببینند تا شرایط مناسب شکوفایی توانایی ها و رشد جسمی و معنوی و اخلاقی و اجتماعی آن ها فراهم گردد.

ماده ۲۷ پیمان نامه حقوق کودک

=

پديده كودكان خياباني[1] يا بچه هاي خياباني[2] كه از آن به عنوان « تراژدي شهري» ياد مي شود معضلي است كه كلان شهرها و شهر هاي نسبتاً بزرگ جوامع معاصر اعم از پيشرفته و در حال توسعه، با آن دست به گريبان اند. البته زمينه ها و عوامل گسترش اين پديده و راه هاي مقابله با آن در جوامع مختلف متفات است . كشور ايران نيز در اين مسير از بروز و گسترش اين پديده و پيامد هاي اجتماعي ناگوار آن مصون نمانده است. آمارهاي پراكنده و برخي مطالعات  مقدماتي در باره اين پديده حاكي از روند رو به گسترش در آن شهر هاي بزرگ  ايران است.ديگر شهر هاي بزرگ كشور نيز از اين پديده برحذر نسيتندو توسعه نامتوازن و عدم  هماهنگي ساختارهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در جذب و انطباق با معيار هاي توسعه، باعث شكل گيري تحولات سريع در بعضي ساختار ها و عقب ماندگي ساختاري ديگر جامعه اي شده است . نتيجه چنين روندي همان چيزي است كه ما امروز در شهر هاي كوچك و بزرك و بيشتر از همه ، در كلان شهر ها شاهد آن هستيم



[1]- Children street

[2]-CHILDREN OF STREET

ادامه نوشته

جوامع انیمیشنی

بزرگسالان متخصص با خط‌مشی، سیاست و برنامه‌ریزی مشخص، برای کودکان و نوجوانان نورس انواع و اقسام انیمیشن(پویانما)، موسیقی و سرگرمی، اسباب بازی، کارتون و... می‌سازند، تولید می‌کنند و به فروش عموم می‌رسانند. با این سه پیش‌فرض که اولاً ذهنیت، شخصیت، هویت و فرایند یادگیری کودکان و نوجوانان قابل شکل‌گیری، طرّاحی و رایت کردن هستند.ثانیاً کسانی که این فیلم‌انیمیشن‌ها و کارتون‌ها را می‌سازند به صورت تیم، موسسه، بنگاه‌ها و شرکت‌های عظیم با حضور متخصصان و مشاوران رشته‌های مختلف و در نظر گرفتن سیاست‌های کلان جهانی و کشوری و زمینه‌های مختلف فرهنگی، زبانی و... عمل می‌کنند.ثالثاً قالب و ساختار این انیمیشن‌ها هم کمتر مورد توجّه بزرگسالان و والدین است (به آسانی و بهانه‌ی پر کردن اوقات فراغت و مشغول شدن بچّه‌ها از آن می‌گذرند)و هم کمتر حساسیت‌زاست (جنبش اجتماعی تاکنون علیه یک فیلم‌انیمیشن روی نداده) و هم با روش‌های جذّاب و ساده، بیشترین تاثیرگذاری را ایجاد می‌کنند و هم غالباً محدود به همان بازه‌ی سِنّی مخاطبان نیستند و بزرگسالان را نیز درگیر می‌کنند. جهت تنویر اصل موضوع لازم است اشاره شود که

محصول انیمیشن در واقع شبیه سازی غیرواقعی موقعیت و فضایی است که می تواند برای هر گروه سنی و در هر ژانری مورد استفاده قرار گیرد. در حالی که کارتون خصوصیاتی مانند سرگرم کنندگی مخاطب، قرار دادن کودک و گروه های سنی پایین تر را در میان مولفه های خود دارد و در اینجا با توجه به مثال ها هر دو نوع مدنظر است.

الف- ارتباط متقابل انیمیشن‌ها و زندگی در زمان
در جهان پیچیده‌ی معاصر، پیشرفت‌های فناوری در زمینه‌های مختلف ژنتیک، شیمی، فراورده‌های تراژنی و محصولات تراریختی، تحقیقات زیرزمینی، آزمایش‌های پنهان، قدرت رسانه و فضای مجازی در انحراف اذهان و اهرم فشار و... بحدی سریع، گسترده و فراوان است که باور چیزهای ب

ادامه نوشته