یوووووووووووووووووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووو بالاخره یه وب English پیدا شد داستان فوق العاده کوتاهی بود منظورتون از فروش کفش های نوزاد پوشیده نشده چیه؟؟ شاید نهایت فقر رو نشون میده... موفق باشید
اینکه گفته بشه بیتا دختر قدیسه ای هستش که فقط بخاطر شرایط اقتصادی مجبوره که سوار ماشین هزار نفر بشه اصلا قابل قبول نیست! به قول سعید یعنی همیشه موفق بوده و هیچ وقت توی کارش شکست نخورده!؟!؟ هیچ وقت نشده به خواهشهای اونا تن بده!؟؟! یه مقدار این دید سخیف رو کم کنیم! شما این طور که دارین آموزش میدین، میگین که میشه با 1000 نفر دوست بود اما پاک موند!!! پس نگاه نامحرم ها به هم و مدلهای آشنایی اینا با هم چی میشه؟! یعنی واقعا این افراد نه دستی به هم میزنند و نه هیچ کار غیر شرعی دیگه؟؟؟ واقعا منظور اینه؟ و اینکه خب حالا این دختر فقط و فقط دزدی کرده و پاکه پاکه!! یه پسر مومن باید با یه دختر دزد ازدواج کنه؟؟
چرا نمیرین فیلمی بسازین که بگه کبوتر با کبوتر باز با باز!؟!؟!؟! چرا توی این فیلم هم پسره یه دختر چادری و مومن رو ول میکنه و میره سراغ یه دختر غرتی و بسیار هم خوشبخت میشن!؟؟! چرا مشکلات اختلاف فرهنگی رو توی سریالاتون نشون نمیدین!؟؟!؟!؟! واقعا کجا باید هوار زد!؟؟!؟! کجااااااااااا؟
فاصله هامشکلات روز جامعه رو مطرح کرده و این یک واقعیت است که باید بپذیریم حالا ول کنیم حاج رضا در اون لحظه چی گفت و محسن فلان گفت و بی اجازه وارد خانه شد و ...... بابا درد ما اینها نیست. توی کشور ما پر است از این نوع خانواده ها که مشکلاتی بس زیادتر از این دارند که فاصله ها گوشه ای از آن مشکلات است ولی خیلی خیلی امیدوارم که انتهای فیلم به ازدواج سعید و بیتا ختم نشود چرا که بدآموزی شدیدی برای جوانان ما خواهد داشت. چون هر کار اشتباهی خواهند کرد به امید آنکه بتوانند توجیهش کنند. پس آقای سهیلی زاده برای کارهای بیتا (هر روز با یکی بودن) هیچ توجیهی قابل قبول نخواهد بود مطمئن باشید آبرو را به هیچ چیز نمی توان فروخت. انسان شریف جان می دهد ولی آبرو نمی فروشد. اگر انتهای سریال به ازدواج آن دو ختم شود ترا بخدا به فکر این جوانان ما باشید و آخرش را اصلاح کنید. ببخشید که رک گفتم. از حاج محسن ها خیلی ها توی مملکت ما هستند پس به ما نقبولانید که حاج محسن اشتباه می کرده و می شه با چنین افرادی ازدواج کرد.
از آن سو در سریالهای طنزگونه شاهد زندگیهایی بودیم که مفهوم زنسالاری را در بددهنی و جیغ زدن و ترس همسر از زن معنا کرده که مقام و جایگاه زن را اساسا زیر سؤال برده و دختر شیرین عقل دانشجویی را شاهد بودیم که با شاسخینهای خود نه تنها زن را که دانشجو جماعت را مورد هجمهی بیهویتی خود قرار میدهند. از سویی دیگر با سیر طرح مسئلهی عشق و ازدواج و ازدواج موقت در سریالها که با سریال بانویی دیگر، در نوروز 83 اوج گرفته تا به طرح علنی و واضح آن در سریالهای ماه رمضان و عید 87 رسید، باب نگاه ((نوعی دیگر بینی)) را نسبت به زنان باز نمود. از 26 مجموعه تلویزیونی پخش شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال 86، موضوع و مضمون اصلی 20 مجموعه "ازدواج، ازدواج مجدد و روابط زن و مرد" بوده است. جالب آنکه در میان سریالهای با مضامین مذهبی و مناسبتی نیز این فرمول قدیمی و نخنما شدهی استفاده از موضوع عشق مرد به زن و ایجاد کشش براساس این رابطه "دقیقا" رعایت شده است طوریکه گویی نویسندگان، طراحان و مدیران شبکههای 5گانه تلویزیون راه دیگری جز استفاده از عشقهای کلیشهای برای جذب مخاطب پیدا نمیکنند.مجموعههای "پریدخت"، "زیرزمین"، "شکرانه"، "اغماء" و "میوه ممنوعه" که برای پخش در ماه مبارک رمضان و محرم انتخاب شده بودند نمونههایی از این قبیل بوده و استفاده از سادهترین فرمول عشقهای دونفره و بعضا مثلثی است.
از نظر من چیزی که از سریال های چند سال اخیر فهمیدم اینه که جوونا ازدواجو هدف قرار دادند که خیلی مسخرست به نظرم.ازدواج براشون فقط یه چیبزیه که با اون بخوان همه ی حفره های خالی وجودشون و زندگیشونو پر کنند.در صورتی که برای ازدواج رسیدن به مایه ای از بلوغ فکری و عقلانی برای شناخت خود آدم و بعد شناخت هدف های بعدیش ضروریه.وقتی جوونی با دید هدف نگا کنه به ازدواج بعد از ازدواج دچار دلزدگی میشه.میبینه اون نمیتونه حفره هاشو پر که.اون از جهات بسیاری ناقصه-بی تجربه است و این وسط اعتقادی هم نداره که بهش نیرو بده.اعتقادی که راهو از بی راهه نشون بده بهش.و چون چرایی مشکلشو نمیدونه دچار گیجی میشه فکر میکنه اون آدم کسی نبوده که بتونه راضیش کنه.و حالا همه ی شماتت ها بر سر این جوون خراب میشه-اسمش مشکل اجتماعی گذاشته میشه-مشکل اجتماعی ازدواج!حال آنکه ازدواج یک مشکل نیست چه بسا راه حلی باشه مشکل رو باید جای دیگه ای جستجو کنه که فرهنگ و نظام آموزشی و خانواده نقش عمده ای این وسط دارند.اون ها میتونند ذهن جوون هارو غنی کنند درباره ی ارزششون-اعتقاداتشون که دین از این ها خالی نیست حرف بزنند.اینو خودم نوشتم
مطلبی سیاسی هم بود نمیخواد بنویسی.بیشتر رو بحث پوچ بودنو بی تجربه بودنشونو بگو و دلایلشو بیخیال شو.دلایلشو مثلن بنویس اونا باید خودشون دنبال پیدا کردن راه صحیح باشندو....همه واقعیتو میدونند نمیخواد بیخودی تکرارشون کنی.تکرارش چیزیو حل نمیکنه فقط باعث مشکل میشه
به نظرم سریال های چند سال اخیر بیشتر روی رابطه ی دختر و پسر مانور میدند مثل فاصله ها-بیتا و سعید-که ترویجش کار نادرستییه.بهتره برن ریشه های قضیه رو بررسی کنند و حل کنند.در سریال فاصله ها شخصیت بیتا به درستی نشان داده نشده است.اگر بیتا دختری منفی و خیابانی است ناچار جلوه دادن او و شستن گناهانش از طرف کارگردان بسیار اشتباه است.چقدر خوب میشد نقش بیتا دختری می بود که در مقابل شرایط سخت مقاومت کرده و حیا عفت خود را نگه داشته و با مسعله ای که اکثر جوانان با آن روبرو هستند مبارزه نموده است.پسرانی که در اثر بیکاری و فشار خانواده ها هنوز اعتقاد و ایمان خود را حفظ کرده اند و در مسیر صحیح قدم برداشته اند خوب بود از این سوزه ها استفاده میشد وگرنه نشان دادن بی حیایی باعث ترویج بی حیایی میشود.ما علی و ریحانه را داریم که در دانشگاه با هم رابطه دارند و رابطه شان صحیح است.از طرف دیگر بیتا و سعید را داریم که در گیر رابطه اشتباهی شده اند.رابطه لیلا و محسن هم رابطه نامشروعی نیست چون وقتی به هم می رسند، قصد دارند مشکلات هم را برطرف کنند...
رابطه ی بیتا و سعید در سریال فاصله ها منجر به ازدواج نشد. رابطه ی بهزاد و یلدا در سریال دلنوازان منجر به ازدواج شد رابطه ی نسرین و بهروز در سریال نرگس منجر به ازدواج شد. رابطه ی کتاییون و یونس در سریال به کجا چنین شتابان منجر به ازدواج شد. رابطه ی مسعود و فریده در سریال روز حسرت منجر به ازدواج شد. رابطه ی پویا و نغمه در سریال ترانه ی مادری منجر به ازدواج نشد. رابطه ی کاوه و رویا در سریال رستگاران منجر به ازدواج شد. رابطه ی عطا و منیزه در سریال زیر هشت منجر به ازدواج نشد.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
یوووووووووووووووووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووو بالاخره یه وب English پیدا شد

داستان فوق العاده کوتاهی بود
منظورتون از فروش کفش های نوزاد پوشیده نشده چیه؟؟



شاید نهایت فقر رو نشون میده...
موفق باشید
لیک چون باید این دم گذرد،پس اگر می گریم گر یه ام بی ثمر است.و اگر میخندم خنده ام بیهوده است....!!!
wow!!
اینکه گفته بشه بیتا دختر قدیسه ای هستش که فقط بخاطر شرایط اقتصادی مجبوره که سوار ماشین هزار نفر بشه اصلا قابل قبول نیست! به قول سعید یعنی همیشه موفق بوده و هیچ وقت توی کارش شکست نخورده!؟!؟ هیچ وقت نشده به خواهشهای اونا تن بده!؟؟! یه مقدار این دید سخیف رو کم کنیم! شما این طور که دارین آموزش میدین، میگین که میشه با 1000 نفر دوست بود اما پاک موند!!! پس نگاه نامحرم ها به هم و مدلهای آشنایی اینا با هم چی میشه؟! یعنی واقعا این افراد نه دستی به هم میزنند و نه هیچ کار غیر شرعی دیگه؟؟؟ واقعا منظور اینه؟ و اینکه خب حالا این دختر فقط و فقط دزدی کرده و پاکه پاکه!! یه پسر مومن باید با یه دختر دزد ازدواج کنه؟؟
چرا نمیرین فیلمی بسازین که بگه کبوتر با کبوتر باز با باز!؟!؟!؟! چرا توی این فیلم هم پسره یه دختر چادری و مومن رو ول میکنه و میره سراغ یه دختر غرتی و بسیار هم خوشبخت میشن!؟؟! چرا مشکلات اختلاف فرهنگی رو توی سریالاتون نشون نمیدین!؟؟!؟!؟! واقعا کجا باید هوار زد!؟؟!؟! کجااااااااااا؟
فاصله هامشکلات روز جامعه رو مطرح کرده و این یک واقعیت است که باید بپذیریم حالا ول کنیم حاج رضا در اون لحظه چی گفت و محسن فلان گفت و بی اجازه وارد خانه شد و ...... بابا درد ما اینها نیست.
توی کشور ما پر است از این نوع خانواده ها که مشکلاتی بس زیادتر از این دارند که فاصله ها گوشه ای از آن مشکلات است ولی خیلی خیلی امیدوارم که انتهای فیلم به ازدواج سعید و بیتا ختم نشود چرا که بدآموزی شدیدی برای جوانان ما خواهد داشت. چون هر کار اشتباهی خواهند کرد به امید آنکه بتوانند توجیهش کنند. پس آقای سهیلی زاده برای کارهای بیتا (هر روز با یکی بودن) هیچ توجیهی قابل قبول نخواهد بود مطمئن باشید آبرو را به هیچ چیز نمی توان فروخت. انسان شریف جان می دهد ولی آبرو نمی فروشد. اگر انتهای سریال به ازدواج آن دو ختم شود ترا بخدا به فکر این جوانان ما باشید و آخرش را اصلاح کنید. ببخشید که رک گفتم. از حاج محسن ها خیلی ها توی مملکت ما هستند پس به ما نقبولانید که حاج محسن اشتباه می کرده و می شه با چنین افرادی ازدواج کرد.
از آن سو در سریالهای طنزگونه شاهد زندگیهایی بودیم که مفهوم زنسالاری را در بددهنی و جیغ زدن و ترس همسر از زن معنا کرده که مقام و جایگاه زن را اساسا زیر سؤال برده و دختر شیرین عقل دانشجویی را شاهد بودیم که با شاسخینهای خود نه تنها زن را که دانشجو جماعت را مورد هجمهی بیهویتی خود قرار میدهند.
از سویی دیگر با سیر طرح مسئلهی عشق و ازدواج و ازدواج موقت در سریالها که با سریال بانویی دیگر، در نوروز 83 اوج گرفته تا به طرح علنی و واضح آن در سریالهای ماه رمضان و عید 87 رسید، باب نگاه ((نوعی دیگر بینی)) را نسبت به زنان باز نمود.
از 26 مجموعه تلویزیونی پخش شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال 86، موضوع و مضمون اصلی 20 مجموعه "ازدواج، ازدواج مجدد و روابط زن و مرد" بوده است. جالب آنکه در میان سریالهای با مضامین مذهبی و مناسبتی نیز این فرمول قدیمی و نخنما شدهی استفاده از موضوع عشق مرد به زن و ایجاد کشش براساس این رابطه "دقیقا" رعایت شده است طوریکه گویی نویسندگان، طراحان و مدیران شبکههای 5گانه تلویزیون راه دیگری جز استفاده از عشقهای کلیشهای برای جذب مخاطب پیدا نمیکنند.مجموعههای "پریدخت"، "زیرزمین"، "شکرانه"، "اغماء" و "میوه ممنوعه" که برای پخش در ماه مبارک رمضان و محرم انتخاب شده بودند نمونههایی از این قبیل بوده و استفاده از سادهترین فرمول عشقهای دونفره و بعضا مثلثی است.
از نظر من چیزی که از سریال های چند سال اخیر فهمیدم اینه که جوونا ازدواجو هدف قرار دادند که خیلی مسخرست به نظرم.ازدواج براشون فقط یه چیبزیه که با اون بخوان همه ی حفره های خالی وجودشون و زندگیشونو پر کنند.در صورتی که برای ازدواج رسیدن به مایه ای از بلوغ فکری و عقلانی برای شناخت خود آدم و بعد شناخت هدف های بعدیش ضروریه.وقتی جوونی با دید هدف نگا کنه به ازدواج بعد از ازدواج دچار دلزدگی میشه.میبینه اون نمیتونه حفره هاشو پر که.اون از جهات بسیاری ناقصه-بی تجربه است و این وسط اعتقادی هم نداره که بهش نیرو بده.اعتقادی که راهو از بی راهه نشون بده بهش.و چون چرایی مشکلشو نمیدونه دچار گیجی میشه فکر میکنه اون آدم کسی نبوده که بتونه راضیش کنه.و حالا همه ی شماتت ها بر سر این جوون خراب میشه-اسمش مشکل اجتماعی گذاشته میشه-مشکل اجتماعی ازدواج!حال آنکه ازدواج یک مشکل نیست چه بسا راه حلی باشه مشکل رو باید جای دیگه ای جستجو کنه که فرهنگ و نظام آموزشی و خانواده نقش عمده ای این وسط دارند.اون ها میتونند ذهن جوون هارو غنی کنند درباره ی ارزششون-اعتقاداتشون که دین از این ها خالی نیست حرف بزنند.اینو خودم نوشتم
مطلبی سیاسی هم بود نمیخواد بنویسی.بیشتر رو بحث پوچ بودنو بی تجربه بودنشونو بگو و دلایلشو بیخیال شو.دلایلشو مثلن بنویس اونا باید خودشون دنبال پیدا کردن راه صحیح باشندو....همه واقعیتو میدونند نمیخواد بیخودی تکرارشون کنی.تکرارش چیزیو حل نمیکنه فقط باعث مشکل میشه
به نظرم سریال های چند سال اخیر بیشتر روی رابطه ی دختر و پسر مانور میدند مثل فاصله ها-بیتا و سعید-که ترویجش کار نادرستییه.بهتره برن ریشه های قضیه رو بررسی کنند و حل کنند.در سریال فاصله ها شخصیت بیتا به درستی نشان داده نشده است.اگر بیتا دختری منفی و خیابانی است ناچار جلوه دادن او و شستن گناهانش از طرف کارگردان بسیار اشتباه است.چقدر خوب میشد نقش بیتا دختری می بود که در مقابل شرایط سخت مقاومت کرده و حیا عفت خود را نگه داشته و با مسعله ای که اکثر جوانان با آن روبرو هستند مبارزه نموده است.پسرانی که در اثر بیکاری و فشار خانواده ها هنوز اعتقاد و ایمان خود را حفظ کرده اند و در مسیر صحیح قدم برداشته اند خوب بود از این سوزه ها استفاده میشد وگرنه نشان دادن بی حیایی باعث ترویج بی حیایی میشود.ما علی و ریحانه را داریم که در دانشگاه با هم رابطه دارند و رابطه شان صحیح است.از طرف دیگر بیتا و سعید را داریم که در گیر رابطه اشتباهی شده اند.رابطه لیلا و محسن هم رابطه نامشروعی نیست چون وقتی به هم می رسند، قصد دارند مشکلات هم را برطرف کنند...
رابطه ی بیتا و سعید در سریال فاصله ها منجر به ازدواج نشد.
رابطه ی بهزاد و یلدا در سریال دلنوازان منجر به ازدواج شد
رابطه ی نسرین و بهروز در سریال نرگس منجر به ازدواج شد.
رابطه ی کتاییون و یونس در سریال به کجا چنین شتابان منجر به ازدواج شد.
رابطه ی مسعود و فریده در سریال روز حسرت منجر به ازدواج شد.
رابطه ی پویا و نغمه در سریال ترانه ی مادری منجر به ازدواج نشد.
رابطه ی کاوه و رویا در سریال رستگاران منجر به ازدواج شد.
رابطه ی عطا و منیزه در سریال زیر هشت منجر به ازدواج نشد.