این فیلم های لعنتی کات نمیشن
رفتم ببینم می تونم یه مجموعه کاتر پیدا کنم
آخ هرچی نرم افزار دانلود کردم فرمت این فیلمارو نمی خونه
رفتم همون سی دی فروشی ای که تموم بچه گی هام اونجا پلاس بودم
تمام اون خاطرات داشت زنده می شد
با چه ذوق و شوقی عیدیامو جمع می کردم می رفتم سی دی بازی می خریدم
وقتی یادم میوفته عاشق نید فور اسپید بودم از خنده می میرم
وقتی یادم میوفته کل تابستونو می نشستم که فلان بازی رو تا آخر برم خندم می گیره
و کمی حسرت می خورم...
اون مغازه دار چقدر عوض شده بود
انگار پیرتر شده بود
منو نشناخت اما من اونو خوب یادم بود حتی اون خیابون خیام رو
مرور گذشته فتوگرافی تفاوت ها رو داشت برام ملموس تر می کرد
بگذریم...
آن سی دی پیدا نشد و من موندم چکار کنم با این فیلم ها
چندجا کار داشتم و توو هر مغازه ای چند دقیقه مجبور به توقف
اون خیابون چقدر عوض شده بود
شده مثل سالن آرایش
دختر بازی و پسربازی شده تنوع نسل جدید
یه پسری رو دیدم حداقل تا اون جایی که من شمردم 4بار اون خیابونو بالا پایین رفت
وبرای چی؟!
گاهی متاسف می شم براشون
و به این فکر فرو می رم که پنداشت من از جنس مخالف چقدر با اینا فرق داره
دختری که روبروی من داشت از شراب اعلایی که توو خونه ی دوستش خورده بود تعریف می کرد
پسری که فلسفش از رابطه ی با دختر یه چیزه و لاغیر:رابطه جنسی
دختری که به تعدد دوستان پسرش افتخار می کرد
مردمی که تشخص رو به راه رفتن توو اون پیاده روها می دونن
مردمی که...
و خانمی که از برخورد ناگهانی با من عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد...
و این ها چقدر دردناکن چون این همه فقط توو فاصله ی دو چراغ قرمز نمود پیدا کرده بود.
و ناراحت کننده ترین صحنه را امروز دیدم!
توی مسجد دانشگاه٬کیف دخترک را دزدیده بودند!!!!!!!....
و چه گزاره ی خنده داری خانم!امیدوارم نگاهتون اونی نباشه که به ذهنم رسید!