.
.
.
.
من از برای تو
تو از برای من
من از برای زندگانی
تو از برای محبت
من از برای سکوت
تو از برای حرف زدن
من از برای نگاه کردن
تو از برای لبخند زدن
من از برای دزدیدن احساست
تو از برای ناز و عشوه هایت
من و تو از برای زندگانی
و نه تو از برای آن
و من هیچ...
.
.
.
لب خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را مشکن گلنار
.
.
.
حوصله ی نشستن در گوشه ی این کتابخانه و نگاشتن این مزخرفاتو ندارم
امروز برای دومین بار به بخش کتابهای لاتین کتابخانه مرکزی رفته بودم
واقعا عجب جاییه
کاملا مخوف و تاریک و ترسناک !
دوست داشتم توو همون تنهایی بشینم و بنویسم
اما مجالی نبود
حالا هم فکر کنم به انقلاب رفتن در پی کپی این کتاب ها بهتر از این اتلاف وقت باشد.