چقدر خسته ام
دیشب دیر خوابیدم
تولد مهدی بود
همون پسره بالینیه
قیافرو ببینی میگی اسگوله اما مخه
واقعا مخه
همشون ب اپلای فکر می کنن
این ب کانادا
وحید آلمان
من احمق هم فقط ب ملبورن
نشدنی نیست
اما سخته
همین قدر خوشحالم ک الان دیگه واس ی مشت توهم نمی جنگم
اونقدر می رم این راهو تا بالاخره برسم ب خواسته هام
و می رسم شک ندارم ک می رسم
پاشم برم تا باشگاه برمو و دوش بگیرم میشه یازده
دیگه مث جنازه دارم میشم...