بازم...
مغروریم
و ی کم از خودراضی
جالبه
نمی دونم چی فکر می کنی پیش خودت
این ک ب بچه زیاد نباید روو داد
این ک همین قدر بسشه
و شایدم اصلا فکری نمی کنی...
.
.
.
ای بابا
می دونی تو داری بهترین روزا رو ازم می گیری و شاید از خودت
بی انصاف ن ب ا شششششششششششششش!
.
.
.
بگذریم از وقایع گروه هم حال نوشتن نیست
همشون برن ب جهنم
فقط آرامش می خوام
همه چی خوبه
ولی نه ب اونقدری ک اگه تو باشی آدمک!
می خوام بترجمم
فعلا.