21 هم تمام شد...

  • این روزها
    همه اش در من برف می بارد
    آنقدر سنگین
    که آدم برفی ها
    در من امپراطوری راه انداخته اند
     و من...
    حتی
     جرئت خندیدن به دماغ های هویجی شان را ندارم!

    این روزها
    زمستان تر از زمستان ای ام که در آنم
    و چهلچراغی از قندیل و بغض
    آویزان کرده ام اینجا
    درست بالای سر شومینه ای
    که تو در آن هیزم نمی ریزی!
    .
    .
    .
     مهدیه لطیفی

.

.

.

چه چیز زیباتر از این می توانست بیست و یکمین سالروز تولدم را بسراید؟!

آری باز هم یک سال دیگر بی هیچ گذشت!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد