نمای اول

 

چراغ ها قرمز می شوند

سواره ها می ایستند

ایستاده ها می جنبند

دست فروش ها می روند و می آیند 

انگشت بیرون از کفش آن دست فروش نگاهت را بخود خیره می کند

جعبه آدامسی که بروی دستان او ایستا و راکد درجا می زند و بفروش نمی رود

 اما روزنامه هایی پر از تهی که جز خطوط کج و معوج چیز دیگری در بر ندارند، بهتر از اجناس دیگر بفروش می روند

و تو به فکر فرو می روی که اینها که شاید تاریخشان هم درست نباشد چه رسد به محتوایشان به چه کار می آیند

و آخر دلیل این همه استقبال چیست؟! 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد