امروز خوب و به یاد ماندنی بود
خستگی شب زنده داری ها در طول روز برایم عادت شده انگار راحت تر تحمل شان می کنم
امروز ما بودیم و دوستان: نفیسه و ناصر و محمد و سید علی و حنانه و شبنم و اون یکی ادبیاتیه که اسمش یادم نیس
الباقی هم که مثل همیشه بی معرفت خوابیده بودن
نمی دونم شاید من زیادی سخت گیر و منظمم
صبح یک ساعت وقتم صرف بیدار کردن این و اوون شد
اگه محض این روز نبود می زدم به برجک همشون
آدمای آسمان جل بی خانمان هم اینجوری رفتار نمی کنن
من که ساعت سه و نیم خوابیدم شش پاشدم این و اوون رو بیدار می کنم
یکی خواب مونده یکی ناز می کنه یکی سرما خورده
مزخرفه بعضی ها توهین رو فقط به فحش و لفظ می بینن و نمی دونن که گاهی رفتارای روزمره ما چقدر معناهای بدی می تونه به خودش بگیره
بی خیال
رفتیم توچال
چتر من شده بود چتری برای هفت نفر
شده بودم بچه سوسول
آن بالا بالا ها مه و تگرگ و برف با هم قاطی شده بود و چقدر خوب و دوست داشتنی بود
نشستیم بحرفیم که حرفی برای گفتن پیدا نمی شد
هفت تا دانشجو یکی از یکی بی سوادتر
البته کلی خندیدم اما منصفانه نگاه کنیم به بهتر از اینا می شد خندید
البته کارت پستال نفیسه هم اگر نگویم ابتکار اما کار خوبی بود برای بهانه ای برای هدیه دادن
حضور آن یکی کمی صمیمیت حرفهایم را گرفته بودم
انگار راحت نبودم و می بایست خودم را بیشتر کنترل می کردم
آن ها رفتند ما هم رفتیم و من از او خواهش کردم که دیدگاه آن را تغییر دهد
وگرنه...
و این ها تمام شد و من بعد از یک ماه آمدم به خانه و مشغول نوشتن این رزومه پوچ و بی حاصلم...
امید آن دارم که سکوت این روزهای هرچند کوتاه کمی از تنهایی و ها و بغض فروخورده این مدت را فروبشاند...
11.975308543679.93785391437
salam doost man veblag kheyli ghashangi dari.
agar doost dashti mano ba asm (sms bahal va sare kari) link kon.bya bem khabar bede belinkamet.
rasty agar omadi ye kilik alaki roo tablighat bezan.babat komak be man
نه عزیزم کاش با این چیزا خندم میومد...
سلام بر مرد خستگی ناپذیر
بیرون رفتن خوبه ولی با اهلش
من اصلن حال نمی کنم با آدمای الکی برم اینور اونور
ولی اگه جمعمون جمع باشه فوق العاده می شه
راستی تا حالا کسی بهت گفته بود قلم خیلی خوبی داری؟
اگه گفته که خوش به حالت
اگه هم نگفته که من الان میگم ، بازم خوش به حالت
قشنگ می نویسی
البته این بار به من خوش گذشت رفیق
علی یارت