باز هم این منارجنبان می لغزد...

لعنت بهتون

مسخرست: 

-ما نمی تونیم به شما اجازه این ملاقات رو بدیم

-چرا خانم؟

-دلیل داره آقا!

-خب دلیلش رو بفرمایید خانم؟

-خب اولا که رشته ی تحصیلی شما باید کاملا مرتبط با این موضوع تحقیقی باشه!

-خوب رشته ی تحصیلی من جامعه شناسی و این تحقیق برای درس جوانان و شاخه ی انحرافاته   پس کاملا با خواسته ی من منطبقه!

-در هر صورت شما باید از دانشگاهتون معرفی نامه داشته باشید

-این هم معرفی نامه!

-خوب ...

-خب چی خانم؟

-خب شما باید با حراست هماهنگ کنید

-نیم ساعت بعد با هزار و یک بند پ این هم درست شد...

-بفرمایید خانم این هم تاییدیه ی حراست!

-خب حالا شد یه چیزی آقا! ولی من متاسفم باز هم نمی تونم به شما اجازه ی این ملاقات رو       بدم!

-باز چرا خانم؟!

-چون الان ایام عیده و ما هیچ case ی رو در سازمان نداریم...

-خانم پس من چیکار کنم؟

-بعد از عید ایشاال... آقا...

-باشه خانم مسئله ای نداره بعد عید مزاحمتون میشم...

بله اینم برخورد با من نوعی به عنوان نماینده ی دانشگاه سوم ایران ! که برای یه کار تحقیقی هزار و یک جور باید چوب لای چرخش بگذارن...از خانواده گرفته تا این مسول اداری هیچ کدومشون درک درستی از مسئله ندارن و کاریش نمیشه کرد بهتره پرسشنامه ها و کارای دیگمو انجام بدم

من که چشم آب نمی خوره بتونم این مصاحبه ها رو انجام بدم...

آری به راستی منارجنبان این همه سازمان های موازی بد می لغزد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد