سکانس بیست و دوم

دانشجو یعنی ما واقعا؟!!!!!!!!!!!!!!!
من دارم تو کتابخونه ی آ تی این مزخرفاتو می نویسم و کتابمو ترجمه می کنم 

یکی دیگه هم توو فیس بوکه 

اون یکی هم داره چت می کنه 

اون یکی توو سایت xxx می چرخه 

اون احمق داره اس ام اس میده 

اون یکی داره توو کتابش نقاشی می کنه 

من واقعا همه چی اینجا می بینم الا مطالعه 

خاککککککککککککک بر سرمون.

خوابم یا بیدارم...

خوابم یا بیدارم 

تو با منی با من 

همراه و همسایه  

نزدیک تر از پیرهن 

باور کنم یا نه  

ایثار تن سوز 

نجبیب دست هاتو 

خوابم یا بیدارم 

لمس تنت خواب نیست 

این روشنی از تو است 

بگو که بیدارم 

بگو ک رویا نیست 

بگو که بعد از این جدایی با ما نیست 

اگه این فقط یه خوابه 

تا ابد بگذار بخوابم  

بذار اون پرنده باشم که با تن زخمی اسیره  

عاشق مرگ که شاید توی دست تو بمیره  

خوابم یا بیدارم  

ای آمده از خواب 

آغوشت رو باز کن 

قلب من رو دریاب 

برای خواب من ای بهترین تعبیر 

با من مدارا کن ای عشق دامنگیر 

من بی ت اندوه سرد زمستونم 

پرنده ای زخمی  

اسیر بارونم 

ای مثل من عاشق  

همتای من مشو 

بمون بمون با من ای بهترین ای خوب

سکانس بیست و یکم

من هرانچه بخواهم می گویم خواه ناراحت شو 

خواه نشو 

آنش ب خودت مربوط است 

بارها گفته بودم من ملاحظه ی هیچکسو توو حرف زدن نمی کنم حتی اگه به قیمت تموم شدن دوستیمون باشه دوست عزیز! 

از نظر من  گند زدی  

واقعا انتظارشو نداشتم! 

الاایهال من همون احترام و همون صفات قبلیت توو ذهنمه  

این موضع منه

موضع تو ب خودت مربوطه! 

اگه شب آخر اردو یادت باشه بیژن ی حرفی زد من واقعا قبولش دارم 

این ک مرد باشیم  

حالا ب خاطر این ک چاپلوسی استادو بکنیم هم نه ب خاطر خودمون 

زشته واس... خیلی کارا کرد 

من فکر می کنم خلاء عاطفی آدما میتونه با آلترنتیو های زیادی پر بشه ک یکیش دین باشه! 

میمونه دوست داشتن 

آدم توو زندگیش هر کسی رو دوست نمی داره 

نمی گم ی نفر 

و نه میگم هرکسی 

پس بهتره دل آدم دریا نباشه 

آدم به تبع ی احساس پاشو جولو میذاره 

نه با دودوتا چهارتا کردن و معیارهای صرفا مادی! 

شاید از حرفام ناراحت شده باشی  

مهم نیست  

من حرفامو همیشه میگم 

دامنه دوستی چنان خفنی هم ندارم ک از از دست دادنش بخوام هراسی داشته باشم  

دیگه خود دانی  

خواه ناراحت باشی یا نباشی من حرفام صریح و پوست کنده همین بود. 

قزوینی ها راست میگن : 

زیاد ب ی نفر احترام نذار سرش گیج میره 

من فکر می کنم همینطوره  

امروز از رفتار  یکی از بچه های ارشد واقعا بدم اومد 

من آدم اجتماعی و خونگرمی نسیتم اما واقعا در مورد بعضی ها خودم میرم جولو و احوالپرسی صمیمی می کنم و سر صحبت رو باز می کنم 

اما اون در قبال این احترام بی احترامی کرد  

و من طبیعتا از فردا رفتارمو باهاش ۱۸۰درجه تغییر منفی میدم  .

سکانس بیستم

کسب رتبه اول کنکور کارشناسی ارشد جامعه شناسی سال 1389ُگرایش پژوهشگری علوم اجتماعی توسط دوست و همکلاسی خوب و دوست داشتنی ام ُ کاظم حاجی زاده واقعا خوشحال و ذوق زده ام کرد 

امیدوارم پلی باشد برایش برای موفقیت های عالی تر.